رمان نوجوان «صورت فلکی گمشده» نوشته سمیه سیدیان توسط نشر موج منتشر و راهی بازار کتاب شد.

صورت فلکی گمشده سمیه سیدیان

به گزارش کتاب نیوز، به نقل از مهر، سیدیان در این رمان به دختری با نام تیارا پرداخته که با توهم‌هایی روبه‌رو می‌شود و در کابوس‌هایش صدای جیغ دخترانی را می‌شنود که در شعله‌های آتش گیر افتاده‌اند.

این نویسنده درباره داستان کتاب جدید خود گفت: تیارا بعد از چند جلسه هیپنوتیزم و شنیدن حرف‌های پدر و مادرش متوجه می‌شود که فرزند واقعی آنها نیست و پدرش طی یک طرح باستان‌شناسی در خرم‌آبادِ لرستان تیارا را در یکی از برج‌های فلک الافلاک پیدا کرده است.

این عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان افزود: پشت افسانه قلعه فلک‌الافلاک که به سپهر سپهران معروف است، افسانه‌ای خطرناک و ترسناک پنهان شده است؛ افسانه‌ای که در آسمان نهم میان هورمزد و زُروان خدای نور و تاریکی اتفاق افتاده و صورت‌های فلکی هم درگیر این مبارزه شده‌اند.

«صورت فلکی گمشده» سومین رمان نوجوان سمیه سیدیان است که در ١٧٠ صفحه با قیمت ۴۵ هزار تومان توسط نشر موج راهی بازار کتاب شده است.

پیش از این کتاب‌های تصویری چون «دندانی که لق نمی‌شد» از نشر دندانه، «قالی‌شویی در رود تشنه» برگزیده جشنواره آب کاشان، «جشن تولدی برای گاو» از مجموعه کتاب‌های شادونه ترجمه در نشر هیرمند، رمان نوجوان «الهه‌ی خاموش معبد» از نشر علمی فرهنگی و «افسانه جزیره کبودان» از نشر صاد را در کارنامه خود داشته است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...