فیلمنامه «ساعت‌ها» نوشته دیوید هر با ترجمه آرش ثابتی توسط انتشارات افراز منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، «ساعت‌ها» (The Hours) نام فیلمی است که بر اساس رمان «ساعت‌ها» اثر مایکل کانینگهام که در سال 2002 توسط استیون دالدری با بازی نیکول کیدمن، جولین مور و مریل استریپ ساخته شد. این فیلم روایتگر یک روز از زندگی سه زن در سه مکان مختلف در سه زمان مختلف است. ویرجینیا وولف نویسنده در سال 1923 در حال نگارش رمان «خانم دالووی»، لورا براون زنی خانه‌دار در سال 1951 در حال خواندن رمان «خانم دالووی» و کلاریسا واگان زنی در سال 2001 که مانند «خانم دالووی» قرار است یک مهمانی ترتیب بدهد.

«ساعت‌ها» فیلمی درباره کشمکشی بی‌وقفه با دیو افسردگی است که تا زمان ساختنش شاید نمونه‌اش هرگز در سینما دیده نشده است. این فیلم اقتباسی محزون از تعمق مایکل کانینگهام بر خودکشی و همچنین فیلمی است درباره انسان‌هایی که به خاطر یکدیگر زنده‌اند، اما درنهایت به انتحار دست می‌زنند. «ساعت‌ها» فیلمی است درباره ویرجینیا وولفی که در سال 1941 خود را در رودخانه اوز غرق می‌کند، اما نه‌تنها تأثیر کتاب‌ها و سبک ادبی‌اش، بلکه شیوه خودکشی‌اش تا امروز باقی مانده است. این فیلم ثابت می‌کند یک محصول ادبی حزین، می‌تواند مبنای یک اثر سینمایی مهیج قرار بگیرد.

در این کتاب پاورقی‌هایی به چشم می‌خورد که خواننده را در آشنایی با اسامی، مکان‌ها و به‌طور کامل فرهنگ جامعه‌ای که داستان در بسترش شکل گرفته، یاری می‌کند.

نیکول کیدمن برای فیلم «ساعت‌ها» جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را در سال 2002 دریافت کرد. این فیلم همچنین در رشته‌های بازیگر مکمل مرد (اد هریس)، ‌ بازیگر مکمل زن (جولین مور)، ‌ بهترین کارگردان (استیون دالدری)، بهترین فیلمنامه (دیوید هر)، بهترین تدوین، بهترین طراحی و بهترین موسیقی متن فیلم (فیلیپ گلاس) نامزد جایزه اسکار شد. «ساعت ها» جوایز بسیاری در جشنواره فیلم برلین، بوستون، بریتیش آکادمی، لس آنجلس، لاس وگاس را به خود اختصاص داد.

فیلمنامه «ساعت‌ها» با 112 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 77 هزار ریال منتشر شده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...