کتاب «در انتظار خفتن»، یادنامه علیرضا احمدزاده (منتقد و مدرس تئاتر و سینما) توسط روح‌الله زمزمه منتشر شد.

در انتظار خفتن یادنامه علیرضا احمدزاده

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب در ۳۳۸ صفحه و قطع رقعی به مناسبت نهمین سالگرد درگذشت یادعلیرضا احمدزاده، از منتقدان  کانون ملی منتقدان تئاتر توسط نشر مینو به چاپ رسیده است.

کتاب «در انتظار خفتن» شامل گزیده نقدها، نمایشنامه‌ها، شعرها و تصاویر علیرضا احمدزاده است و در بخشی از آن به قلم صمد چینی‌فروشان (منتقد تئاتر و نویسنده) چنین آمده است: حوصله غریبی داشت، این جوان ناآرام کرجی! و انرژی پایان‌ناپذیری که اگر اجل فرصت داده بود، یقین دارم که در هنر نقد، به پیرِ دیری صاحب رای بدل می‌شد. او گرایش ذاتی غریبی به رویکردهای سنت‌شکنانه، در همه عرصه‌ها، به ویژه در تئاتر معاصر داشت. نمی‌دانم این پدیده نادرِ گرایش به هنر را، در بعضی از آدم‌ها، با کدام منطق علمی می‌شود توضیح داد، اما باور دارم که هنرمندان، مخلوقات خاص خداوند هستند. آن‌ها، بی‌آن‌که خود بدانند، با رسالتی خاص به دنیا می‌آیند و داور حقیقی آن‌ها نیز جهان ماوراء است. او از آن دست آدم‌هایی بود که ایستایی را در زندگی برنمی‌تابند. آدم‌هایی که دائماً جست‌وجو می‌کنند و می‌آموزند و تجربه می‌کنند تا میدان تاثیرگذاری خود را بر جامعه و سرزمینی که از آن هویت یافته‌اند، وسیع‌تر و وسیع‌تر کنند. او و آدم‌های نظیر او اساساً کنشگران اجتماعی ازلی - ابدی هستند و به همین خاطر بود که علیرضا دایره بسته و محدود کلاس‌های مدرسه‌ای را در ساعات پس از تدریس، به اشکال گوناگون، بازتر و گسترده‌تر خواست؛ و چنین بود که روز به روز، به حلقه دوستان، شاگردان و مریدان جوانش افزوده می‌شد.

بخش دیگر این کتاب شامل مطالبی از بازیگران، نویسندگان، کارگردانان و منتقدان تئاتر کشور است.

................ هر روز با کتاب ..............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...