مانون استفان راس [Manon Steffan Ros] نویسنده ولزی برای رمان «کتاب آبی نبو» [The Blue Book of Nebo] برنده مدال کارنگی ۲۰۲۳ [Carnegie medal] معتبرترین جایزه کتاب کودک بریتانیا شد.

مانون استفان راس [Manon Steffan Ros] کتاب آبی نبو» [The Blue Book of Nebo]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این نخستین باری است که یک کتاب ترجمه‌شده در تاریخ ۸۷ ساله این جوایز به عنوان برنده نهایی انتخاب می‌شود.

هیات داوران رمان «کتاب آبی نبو» را که در ولز پساآخرالزمانی روایت می‌شود، «دل‌خراش» و «غنی با میراث ولزی» توصیف کرده است. این اثر که در اصل به زبان ولزی منتشر شده بود توسط خود نویسنده یعنی «مانون استفان راس» ترجمه شده است.

جایزه کارنگی برای بهترین تصویرگری کتاب‌های ادبیات کودک و نوجوان نیز به جیت زدانگ [Jeet Zdung] برای رمان «نجات سوریا: چانگ و خرس خورشید» [Saving Sorya: Chang and the Sun Bear] نوشته ترانگ نگوین ویتنامی تعلق گرفت. این کتاب که شامل تصاویر الهام‌گرفته از مانگا و صحنه‌های آبرنگ است، بر اساس یک داستان واقعی درباره زن جوانی است که برای نجات یک خرس به تنهایی کار می‌کند. این دومین سال متوالی است که یک رمان گرافیکی برنده جایزه تصویرگری می‌شود.

امسال در ترکیبی تمام‌زنانه، هفت نویسنده زن به عنوان نامزدهای جایزه مدال کارنگی سال ۲۰۲۳ معرفی شده بودند. «نور در همه‌چیز» نوشته کاتیا بالن، «وقتی سایه‌ها سقوط می‌کنند» از سیتا براهماچاری، «مدوزا» به قلم جسی برتون، «بازگشت ابدی کلارا هارت» نوشته لوئیز فینچ، «سوزن» نوشته پاتریس لارنس و «من باید به تو خیانت کنم» به قلم روتا سپتیس در کنار «کتاب آبی نبو» از مانون استفان راس نامزدهای دریافت این جایزه بودند.

در بخش بهترین تصویرگری نیز شش اثر ادبیات کودک شامل «نجات تایتانیک» از «فلور دلارگی»، «چیزهای قدیمی» با تصویرگری بنجامین فیلیپس، «دنیاهایی که ما پشت سر می‌گذاریم» از لوی پینفولد، «دنباله‌دار» اثر جو تاد-استنتون، «صداهای قابل مشاهده» با تصویرگری وو رونگ و «نجات سوریا: چانگ و خرس خورشید» از جیت زدانگ نامزد دریافت جایزه مدال کارنگی بودند.

«مدال کارنگی» به عنوان قدیمی‌ترین و مهم‌ترین جایزه ادبی بریتانیا در حوزه ادبیات کودک هر سال توسط موسسه کتابداری و اطلاعات به بهترین اثر منتشرشده در بریتانیا در این حوزه اعطا می‌شود. این مدال در سال ۱۹۳۶ به یاد «اندرو کارنگی» نیکوکار اسکاتلندی راه‌اندازی شد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...