مراسم اختتامیه نهمین دوره انتخاب برترین های جایزه ادبی شهید حبیب غنی‌پور همزمان با شب میلاد حضرت رسول اعظم(ص) با عدم حضور هیچ مسئول دولتی! و حضور جمعی از نخبگان و پیشکسوتان حوزه ادبیات در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد.

همچنین این رویداد فرهنگی در حالی برگزار شد که روزنامه دولت - ایران- از پوشش خبری این اتفاق خودداری کرد و بدون حتی اشاره‌ای کوتاه به برگزیدگان نهایی از کنار این اتفاق فرهنگی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله حامیان اصلی آن بوده، گذشت!


به گزارش کتاب‌نیوز، در بخش ادبیات داستانی دفاع مقدس و شاخه داستان کوتاه، هیات داوران از بین 9 مجموعه داستان، کتاب "آلبوم عکس" نوشته اصغر استاد حسن معمار را به عنوان رتبه اول و کتاب "قواره‌ای برای دو نفر" نوشته زهره یزدان پناه را به عنوان رتبه دوم معرفی کرد. مجموعه داستان کوتاه "ویزای بهشت" نوشته عباس جعفری مقدم نیز در این بخش تقدیر شد.

در شاخه داستان بلند و رمان این بخش از نهمین دوره جشنواره انتخاب کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور، از میان 5 عنوان کتاب بررسی شده، "خون نوشت" نوشته محمدرضا بایرامی رتبه اول را به خود اختصاص داد و "فاخته‌ها به لانه بر می‌گردند" نوشته مجید حمیدی رتبه دوم را کسب کرد.

همچنین رتبه اول شاخه زندگی‌نامه داستانی دفاع مقدس از بین 16 اثر به "دا" با تدوین سیده اعظم حسینی رسید و کتاب‌های "قجاوند به روایت همسر شهید" از مجموعه "نیمه پنهان ماه" نوشته نجمه کتابچی و "آن روز هشت صبح" نوشته لاله جعفری به ترتیب در جایگاه‌های دوم و سوم قرار گرفتند.

در این بخش از کتاب‌های؛ "عروس آسمان" نوشته وجیهه علی اکبری سامانی و "پا به پای شما دویدم" نوشته آمنه آدینه تقدیر به عمل آمد.

در بخش ادبیات داستانی بزرگسال و با موضوع آزاد نهمین دوره جشنواره انتخاب کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور، از میان 43 عنوان مجموعه داستان کوتاه، کتاب "ساعت‌ها همه خواب بودند" نوشته حسین علی جعفری به عنوان کتاب سال انتخاب و معرفی شد.

همچنین از میان 35 عنوان داستان بلند و رمان، "بیوتن" نوشته رضا امیرخانی رتبه اول و "شماس شامی" نوشته مجید قیصری رتبه دوم را کسب کردند. رمان "فتوا" نوشته اکبر خلیلی نیر کتاب تقدیری این بخش است.

در بخش داستان نوجوان نهمین دوره جشنواره انتخاب کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور هم هیات داوران پس از بررسی 40 عنوان اثر، در شاخه با موضوع آزاد، رتبه اول را به کتاب "من و رضا و آیدین" نوشته هاشم حسینی اختصاص داد و کتاب‌های؛ "گرگ‌ها از برف نمی‌ترسند" نوشته محمدرضا بایرامی و "طبقه هفتم غربی" نوشته حمیدرضا شاه‌آبادی به ترتیب رتبه‌های دوم و سوم را کسب کردند.

کتاب "اعترافات غلامان" نوشته حمیدرضا شاه‌آبادی نیز به عنوان کتاب سال بخش زندگی‌نامه های داستانی نوجوان نیز انتخاب شد.

بنا بر این گزارش، رضا امیرخانی، برگزیده نخست بخش رمان بزرگسال، در اقدامی قابل تامل تنها لوح جشنواه را قبول کرد و از پذیرفتن جایزه مادی جشنواره خودداری کرد تا به نوعی واکنش خود را به کسانی نشان دهد که این‌گونه جشنواره‌ها و به مراتب نویسندگی را کاری بی‌اهمیت می‌دانند.

امیرخانی پس از پذیرفتن لوح تقدیر جایزه کتاب سال شهیدغنی‌پور، آن را به رغم تمام جوایزی که پیش از این به خاطر این اثر و دیگر آثارش کسب کرده بود، مهمترین و بهترین عنوان کسب‌شده خود معرفی کرد. وی در سخنانی گفت: هیچ جایزه‌ای برای من بهتر از این جایزه نبود و فقط به‌خاطر شهدا و این جشنواره تنها لوح تقدیر را با افتخار قبول می‌کنم و این سکه‌ها را نمی‌پذیرم.

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...