رضا امیرخانی معتقد است: بزرگ‌ترین مشکل دستگاه فرهنگی ما، نبود ارزیابی است و بزرگ‌ترین مشکل دولت این است که دست و چشمش باید جای‌شان را عوض کنند.

رییس انجمن قلم ایران در گفت‌وگو با ایسنا، درباره‌ی ضرورت جدی‌تر گرفتن بخش فرهنگ و رفع مظلومیت از این عرصه، گفت: «ما در عرصه‌ی فرهنگی، از کارهای فرهنگی ارزیابی درستی نداریم و از کار فرهنگی رصد فرهنگی نمی‌شود؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی هم که قرار بود راصد مسائل فرهنگی باشد، چندان موفق عمل نکرده است.»

این نویسنده ادبیات داستانی افزود: «اگر چشم دولت، تیزتر و دست آن، کوتاه‌تر شود، هم به چشم‌انداز سند کلی اصل 44 نزدیک می‌شویم و هم به رفع مظلومیت فرهنگ کمک می‌کنیم.»

خالق"من او" و "داستان سیستان" (‌10 روز با ره‌بر) بزرگ‌ترین مشکل فرهنگ را نبود ارزیابی و فقدان فضای رقابتی برای کار دانست و یادآور شد: «در این زمینه در انجمن قلم ایران پژوهشی انجام شد، که طی آن فقط در زمینه‌ی شعبه‌ی کوچکی از فرهنگ یعنی ادبیات و آن‌هم ادبیات داستانی، 27 نهاد فرهنگی شناسایی شدند، که کارشان حمایت از ادبیات داستانی است. اگر مساحت دفاتر این 27 نهاد یک‌جا جمع شود، یک برج 15طبقه تشکیل می‌شود. در هیچ‌جای دنیا یک برج 15 طبقه برای حمایت از ادبیات داستانی نداریم. حدود 400 نفر کارمند از دولت حقوق می‌گیرند که از ادبیات داستانی حمایت کنند.»

ما در ایران به ازای هر نویسنده، دو کارمند داریم که حقوق می‌گیرند تا از او حمایت کنند!

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...