محمود دولت‌آبادی در جایی گفته بودند ما همه در تاریکخانه صادق هدایت ظاهر شده‌ایم، اما به نظر من «جلال آل‌احمد» پدر معنوی داستان‌نویسی ایران است.

به گزارش کتاب‌نیوز به نقل از ستاد خبری دومین سال از مجموعه برنامه‌های "کلمات روزه‌دار"، رضا امیرخانی نویسنده جوان و خالق رمان «من او» که آخرین مهمان برنامه افطار با هنرمندان بود، با بیان جمله بالا افزود: «نویسندگان جوان فرزند "زن زیادی" جلال آل‌احمد هستند، جلال نه نمونه روشنفکر ایرانی، که تنها روشنفکر ایرانی است. او از آن دست نویسنده‌هایی ‌است که بهترین اثرشان، نه یکی از کتاب‌های‌شان که کل زندگی‌شان است. نثر جلال مالامال بود از صداقت، صمیمیت، و سرعت. کمتر نویسنده‌ای مثل جلال پیدا می‏شود که آنقدر بتواند با سرعت و در عین حال با صداقت حرف خود را بزند.»

وی همچنین روی آوردن نویسندگان به مسایل دینی، ملی و بومی را یک تعهد برشمرد و در مورد این که چطور نویسندگان می‌توانند غنای اندیشه دینی و ملی ما را به خوبی نشان دهند تا نوجوانان و جوانان به سوی کتاب‌هایی با محتوای غنی رو بیاورند، گفت: «این اتفاق دغدغه اصلی همه ما است تا هویت دینی و ملی را به صورتی در کتاب‌ها بگنجانیم که خوانندگان و به ویژه خوانندگان نوجوان بتوانند از آن بهره‌مند شوند. البته این تنها کار نویسندگان نیست به نظرم در این سال‌ها برخی از منتقدان ادبی و اصحاب رسانه‌ها هم در این وادی کم کاری کرده‌اند.»

خالق "ارمیا" سپس به حضور برخی افراد غیرمتخصص در وادی نقد اشاره کرد و گفت: «برخی افراد به دلیل نداشتن تخصص کافی، باعث ازدیاد بدبینی مخاطب به جریان نقد ادبی شده‌اند. در روزنامه‌هایی ‌با تیراژ بالای 100هزار کتاب‌هایی نقد می‌شود که حتی صد نسخه‌اش هم فروش نرفته است. این بیانگر این است که یک جای کار ایراد دارد. مگر می‏شود کتابی را در 100 یا 200هزار نسخه کاغذی معرفی کنید، اما از میان تعداد آدم‌های فراوانی که این اعلان را دیده‌اند، فقط 10نفرشان بروند این کتاب را بخرند! اینکه معرفی و جریان نقد تاثیری در فروش ندارد، گویای این قضیه است که اعتماد مردم به این نقدهای ادبی کم شده است.»

امیرخانی جنگ تحمیلی را پدیده‌ای آرمانی و ملی خواند و در این ارتباط گفت: «نه فقط در تاریخ معاصر که در طول تاریخ کشور ایران هیچ پدیده‌ای مثل پدیده جنگ 8ساله، آرمانی و ملی نبوده است. این اعتراف هم ربطی به این ندارد که من به جنگ و آدم‌هایی که با دشمن جنگیدند، علاقه داشته باشم یا نه. من یک نویسنده هستم و همواره باید دنبال بهترین دوره‌ها ‌باشم، فارغ از هر وابستگی فرهنگی یا وابستگی سیاسی. حتی نویسنده ای هم که اصلا در فضای معنوی دفاع مقدس نفس نکشیده باشد، چاره ای ندارد مگر اینکه به میدان جنگ هم سری بزند.»

امیرخانی همچنین در ارتباط با سفرش به امریکا و نوشتن کتاب "نشت نشا" گفت: «در واقع من برای یک دوره تحصیلی به امریکا سفرکرده بودم اما به دلیل تجربه‌های زیادی که در آنجا کسب کردم تصمیم گرفتم که داستانی را براساس 800 صفحه یادداشتی که در سفر به ایالات مختلف برداشته بودم بنویسم. وقتی برگشتم قصدم این بود قسمت سفرها را از داستان جدا کنم تا شاید بعدها سفرنامه‌ای در همین رابطه بنویسم اما حاصل همه این ها کتابی شد به نام "نشت نشا".

وی همچنین به آثار نویسندگان روسی اشاره کرد و افزود: «فکر می‌کنم خواندن آثار کلاسیک نویسندگان روسی برای نویسندگان جوان بسیار تاثیرگذار است. من از غربی‌ها ‌تولستوی را خیلی دوست دارم. همچنین کالوینو و گاری و گیتربورگ که فکر می کنم هنوز هم از بهترین‌ها هستند.»

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...