رمان «دختران مهتاب» [سیّدات القمر یا Celestial Bodies: Sayyidat Al-qamar] نوشته جوخه الحارثی [Jokha Alharthi] که سال 2019 برنده جایزه من‌بوکر شده بود جایزه ادبیات عرب در فرانسه را نیز از آن خود کرد.

دختران مهتاب» [سیّدات القمر یا Celestial Bodies: Sayyidat Al-qamar]  جوخه الحارثی [Jokha Alharthi]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، هیئت داوران جایزه ادبیات عرب فرانسه در روزهای پایانی سال 2021 جوخه الحارثی، نویسنده عمانی را برای رمان «دختران مهتاب»، که توسط خالد عثمان از عربی به فرانسه ترجمه شده بود، به عنوان برنده جایزه ادبیات عرب در فرانسه معرفی کردند. رمان خانم الحارثی در سال 2019 اولین رمان عربی‌زبانی بود که برنده جایزه من‌بوکر و همچنین اولین رمان یک نویسنده عمانی بود که به زبان انگلیسی ترجمه شد.

نویسنده عمانی در این رمان خوانندگان را با خود به دل روستای العوافی در عمان می‌برد و داستانی درباره سه خواهر، میا، اسما و خوله، خانواده‌‌هایشان و تغییرات اجتماعی و گذر از دوره استعمار به پسااستعمار در عمان را روایت می‌کند.

پیر لروی، رئیس هیئت داوران این جایزه که متشکل از شخصیت‌های دنیای هنر و فرهنگ و نیز کارشناسان جهان عرب است درباره این رمان گفت: «رمانی گیرا، تاثیرگذار و شاعرانه که امکان کشف تغییرات جامعه عمانی را از خلال خواندن سطر به سطر کتاب برای خوانندگان فراهم می‌آورد و نکات مهمی درباره شرایط زندگی و آرزوهای مردم آشکار می‌کند و اگر چه کتابی است درباره عمان و جامعه عمانی؛ اما از بشریت حرف می‌زند و مخاطب جهانی دارد.»

جوخه الحارثی، متولد سال 1978 در عمان و استاد دپارتمان عربی در دانشگاه سلطان قابوس مسقط است. او با بردن این جایزه جانشین عبدالعزیز برکه ساکن، نویسنده سودانی شد که سال گذشته برای رمان «کارگران فصلی» برنده جایزه ادبیات عرب در فرانسه شده بود.

جایزه ادبیات عرب در سال 2013 توسط موسسه جهان عرب و بنیاد ژان-لاک لاگاردر تاسیس شد. این جایزه، که ارزش مالی آن 10 هزار یورو، است تنها جایزه فرانسوی است که از آفرینش ادبی دنیای عرب تقدیر می‌کند و به اثری از نویسنده عرب که به زبان فرانسه نوشته یا ترجمه شده باشد جایزه می‌دهد. ترویج و انتشار ادبیات عرب در فرانسه هدف بنیانگذاران این جایزه است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...