دِرا مک‌آنالتی، پسر 16 ساله دبیرستانی مبتلا به اوتیسم از ایرلند شمالی برنده جایزه وین‌رایت، که مختص آثار مربوط به طبیعت است، شد.

پسر اوتیسمی برنده جایزه وین رایت

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، دِرا مک‌آنالتی، پسر 16 ساله دبیرستانی از ایرلند شمالی برای اولین اثر خود تحت عنوان «خاطرات یک طبیعت‌گرای جوان» برنده جایزه وین‌رایت، که مختص آثار مربوط به طبیعت است، شد.

مک‌آنالتی در دوازده سالگی شروع به نوشتن در وبلاگ شخصی خود درباره طبیعت کرد. در چهارده سالگی شروع به نوشتن «خاطرات یک طبیعت‌گرا» کرد. در این کتاب درباره زندگی و سفر خانواده‌اش در ایرلند شمالی می‌نویسد؛ اینکه چگونه خانواده او را از جنگل موردعلاقه‌اش دور می‌کنند، باید مدرسه‌اش را عوض کند، و با قلدری‌های همکلاسیانش کنار بیاید.

مک‌آنالتی که مثل مادر و دو خواهرش به بیماری اوتیسم دچار است در طبیعت به دنبال یک مأمن است. خودش می‌گوید: «در قلبم یک طبیعت‌گرا هستم، در مغزم می‌توانم دانشمند باشم، و در استخوان‌هایم نفرت و دشمنی دیگران با طبیعت را درک می‌کنم. در این صفحات احساسم به طبیعت را بیان کردم، دوست دارم دیدگاهم به زندگی را توصیف کنم و نشان دهم چگونه به عنوان یک خانواده بر طوفان غلبه می‌کنیم.»

پسرک 16 ساله پس از برنده شدن در این رقابت گفت: «باور نمی‌کنم برنده شده‌ام زیرا کتاب‌های شگفت‌انگیزی در فهرست کوتاه وجود دارد. افتخار بزرگی نصیب من شد زیرا اولین کتابی است که نوشته‌ام. از اینکه صدایم به عنوان یک جوان و انسان مبتلا به اوتیسم شنیده شد خیلی خوشحالم.»

جولیا برادبری، رئیس هیئت داوران هم گفت که هیئت داوران در انتخاب «خاطرات یک طبیعت‌گرای جوان» متفق‌القول بودند و دوست دارند این کتاب در بازار بین‌المللی کتاب دیده شود.

هیئت داوران هم در بیانیه جمعی اعلام کردند: «اگر فرد دیگه‌ای هم این کتاب را می‌نوشت از نظر ما کتاب شایسته‌ای بود و به عنوان برنده انتخاب می‌شد و او را به خاطر جوان بودن یا ترحم انتخاب نکردیم. سبک نگارش دِرا خیلی زیبا است. بسیار زیرک و رُک است. احساس کردیم برنده شدن این کتاب اهمیت زیادی دارد زیرا می‌تواند با نسل جوان ارتباط برقرار کند؛ موضوعی که در زمانه کنونی از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین این جایزه را به دلیل و با وجود سن کم به او اهدا می‌کنیم. در ضمن او فقط 16 سال دارد و قطعا در آینده در هر رشته‌ای فعالیت کند موفق خواهد شد.»

به دلیل اُوتیسم و همچنین سن کم نویسنده داوران نگران بودند توجه زیاد به او آزارش دهد بنابراین برگزارکنندگان این جایزه اول با خانواده صحبت کردند و به او پیشنهاد دادند اگر دریافت این جایزه فشار روحی زیادی به او وارد می‌کند می‌تواند جایزه را نپذیرد.

برادبری گفت: «می‌خواستیم مطمئن شویم که می‌توانیم از او در این زمانه که شبکه‌های اجتماعی نقش پررنگی دارند مراقبت کنیم یا نه! نمی‌دانستیم کار درستی انجام می‌دهیم اما حالا خانواده‌اش همکاری می‌کنند، ناشرانش اهمیت زیادی برایش قائل هستند. مطمئن هستیم خوراک گرگ‌های شبکه‌های اجتماعی نخواهد شد. پسر جوان باهوشی است.»

مک‌آنالتی، که در حال حاضر در حال نوشتن کتاب کودک است، گفت می‌خواهد 2500 پوند از این جایزه را به گروه محیط‌زیست مدرسه خود اهدا کند. نویسنده جوان می‌گوید: «نوشتن این کتاب به من انگیزه زندگی داد. همین کتاب باعث شد با انسان‌ها ارتباط بگیرم و حالا می‌خواهم جبران کنم زیرا بخشی از شخصیت من را شکل دادند.»

جایزه معتبر وین‌رایت برای بزرگداشت نام آلفرد وین‌رایت، نویسنده آثار مربوط به طبیعت شکل گرفت و هر سال پنج هزار پوند به برنده اهدا می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...