جشنواره کتابی در آلمان «چرا قرون وسطی اسلامی وجود نداشته است؟» نوشته توماس بائر را به عنوان بهترین کتاب غیرداستانیِ حوزه علوم انسانی انتخاب کرد.

به گزارش مهر، دکتر توماس بائر، برای نگارش کتاب «چرا قرون وسطی اسلامی وجود نداشته است؟» جایزه بهترین کتاب غیرداستانی در حوزه علوم انسانی را کسب کرد. این کتاب نشان می‌دهد که هم‌زمان با دوران قرون وسطی در اروپا، مسلمانان در شهرهای پررونق و پیشرفته زندگی می‌کردند.

این جایزه توسط موسسه انتشاراتی کتاب علمی آلمان، به استاد ۵۷ ساله دانشگاه مونستر اهدا شده است. ۸۵ هزار عضو موسسه انتشاراتی کتاب علمی آلمان به همراه فروشندگان کتاب و هیات داوران در سه مرحله توماس بائر را به عنوان برنده این جایزه انتخاب کردند. ارزش این جایزه ۴۰ هزار یورو است.

پیتر فری، روزنامه‌نگار و از اعضای هیات داوران درباره اهدای این جایزه گفت: «اثر توماس بائر، کاملاً با معیارهای هیات داوران همخوانی داشت. علاوه بر این، کتاب او توانست نظر اعضای موسسه انتشاراتی و همچنین کتاب‌فروشان را نیز جلب کند. این کتاب به شکل استادانه و با جزئیات کامل نوشته شده است و توانسته انتظار محققان حوزه تاریخ را نیز برآورده کند.»

توماس بائر در حوزه فرهنگی و تاریخ جهان عرب و همچنین ادبیات کلاسیک عربی کار می‌کند. او در سال ۱۹۸۹ دکترای خود را از دانشگاه ارلانگن-نورنبرگ گرفت. بائر از سال ۲۰۰۰ به عنوان استاد مطالعات اسلامی و مطالعات عربی در دانشگاه مونستر مشغول به کار شد. پس از مدتی، مسئولان دانشگاه او را به عنوان مدیر موسسه مطالعات عربی و مطالعات اسلامی دانشگاه مونستر انتخاب کردند. پروفسور دکتر توماس بائر در سال ۲۰۱۳ جایزه موسسه تحقیقاتی لایبنیتس را از آن خود کرد. کتاب «چرا قرون وسطی اسلامی وجود نداشته است؟» توانسته نظر بسیاری از علاقه‌مندان به تاریخ را به خود جلب کند.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...