کتاب نفیس برگردان نسخه کهن «امالی شیخ صدوق»، به خط علامه فقیه، محدث، شاعر، نحوی لغوی شیخ ابوالحسن علی بن محمد بن علی بن سکون حلّی در مورخ ۵۶۳ ق. از سوی انتشارات کتابخانه ملی منتشر شد.

امالی شیخ صدوق

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب نفیس «امالی شیخ صدوق» در ۶۰۸ صفحه منتشر شد.

این اثر مزین با موضوع احادیث شیعه – قرن چهارم قمری به مقدمه مبسوط علمی و پژوهشی حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین سیدمحمود مرعشی نجفی به دو زبان فارسی و عربی است. مقدمه این اثر نفیس شرح حال، ولادت، مسافرت‌ها، استادان، مشایخ روایت، و امالی شیخ صدوق؛ شرح حال ابن سکون، استادان ابن سکون، مسافرت‌ها، شعرهای ابن سکون، فضائل اخلاقی، تاریخ وفات ابن سکون؛ و معرفی نسخه خطی امالی چاپ شده است.

سخن نخست این اثر به دو زبان فارسی و عربی توسط اشرف بروجردی رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی نوشته شده و در بخشی از آن چنین آورده شده است: «در سراسر پانزده قرن تمدن شکوهمند اسلامی، آنگونه که شایسته است به نقش برجسته عالمان و اندیشمندان شیعی پرداخته نشده و این واقعیت اغلب در پس غبار ناشی از غفلت تاریخی ناگفته مانده است. تلاش بزرگان و میراث بانان سترگی چون مرحوم علامه شیخ آقا بزرگ طهرانی (اعلی الله مقامه) با تدوین دواثر جاودانه الذریعه الی تصانیف الشیعه و طبقات اعلام الشیعه، حرکتی در زدودن این غبار و مجاهده ای درخشان در حفظ و صیانت از میراث مکتوب شیعی و به تاسی از کلام صادق آل محمد (ص) بوده است که می‌فرماید: احتفظوا بکتبکم فانکم ستحتاجون الیها.

بدون شک هر اقدام و کوششی در احیا و عرضه متون شیعی، خصوصاً متون کهن را باید در راستای احیای معالم دین شمرد و قدر دانست. به بیان دیگر، انتشار آثار و نگاشته های مذهب حقه جعفریه تلاشی است در تبیین جایگاه بزرگان و آفرینندگان معارف و مکتوبات تشیع در بسط و ارتقای علوم اسلامی در شاخه‌های متعدد و مختلف آن، اعم از فقه و حدیث و تفسیر و کلام و فلسفه و جز آن.

کتاب حاضر که متن جاودانه امالی، اثر محدث و عالم بزرگ جهان تشیع، شیخ صدوق (طاب ثراه) را در بر می گیرد، تماماً مزین به خط بزرگ مرد دیگری از تبار خردورزان و رهروان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت است: ابوالحسن علی بن محمدبن علی حلی، مشهور به ابن سکون، محدث و کاتب بزرگ شیعی در سده ششم هجری است.

این نسخه نفیس شرافت دیگری هم دارد: سال ها در اختیار دیگر محدث بزرگ و عالی مقام شیعه، مرحوم حاج شیخ عباس قمی (قدس سره) بود تا اینکه با درایت و نیک اندیشی خاندان آن محدث جلیل القدر، خصوصاً آقایان حسین و عباس محدث زاده، نوادگان مرحوم محدث قمی، در سال ۱۳۹۶ به کتابخانه ملی ایران انتقال یافت.

کتابخانه ملی ایران با انتشار این اثر نفیس به خود می بالد که در کنار دیگر مراکز و کتابخانه‌های معظمی که بخش هایی از میراث عظیم و پرافتخار تشیع را نگاهبانی می‌کنند، نظیر کتابخانه آستان ملائک پاسبان حضرت علی بن موسی الرضا (ع) و کتابخانه حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) قدمی هرچند کوچک در راه بسط و پاسداشت فرهنگ و معارف غنی شیعی برداشته است.»

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...