صدای بلند اخلاق | آرمان امروز


لوکیوس آنائیوس سِنِکا (4 پیش از میلاد-65 میلادی) از چهره‌های اصلی فلسفه دوره امپراتوری روم، یکی از پایه‌گذاران اصلی فلسفه رواقی بود که آثارش در دوران رنسانس از سوی بسیاری از افراد شاخص خصوصا میشل دو مونتنی فیلسوف شهیر فرانسوی مورد ستایش قرار گرفت. «در جستجوی خردمندی» (رسالاتی در باب اخلاق) [[‏‫Letters from a stoic: The 124 epistles of seneca - complete]] از مشهوترین آثار سنکا است که به تازگی با ترجمه محمدصادق رئیسی از سوی نشر پیام امروز منتشر شده است.



«در جستجوی خردمندی» شامل «124 نامه اخلاقی به لوسیلیوس» است و سنکا در آنها به فلسفه، تجربه‌ها، شادی‌ها و رنج‌های خود اشاره می‌کند. این نامه‌ها در آخرین سال‌های زندگی‌ سنکا نوشته شده و جملگی خطاب به لوسیلیوس شوالیه رومی است که در اثنای نگارشِ «نامه‌ها»، دادستان سیسیل بوده است. آن‌طور که مترجم کتاب نیز در مقدمه تشریح می‌کند: «سنکا یکی از بزرگ‌ترین و بی‌نظیرین فیلسوفان در همه اعصار است. یگانه و بی‌نظیر از این جهت که آثارش حتی در زمان حیات خودِ وی خوانده می‌‌شد. نمایشنامه‌هایش اجرا می‌شدند. اهمیت والای سنکا نه‌تنها در خلق آثار بزرگ اوست، که به سیطره وی به حوزه سیاست و فلسفه نزدیک می‌شود، بل به ساختار و سیاق زندگیِ شخصی اوست. آموزگاری پرتوان که در حوزه تعلیم به نرون آموزش می‌داد و هم بعدها مشاور بانفوذش شد. به جهت تسلطی که به سخن و کلام داشت، به خطیبی والا بدل شد، به مجلس سنا راه یافت. اما تقدیر چیز دیگری برای وی رقم زد. حسادت او را محکوم به تبعید کرد. تنهایی و تبعید نظام فکری او را شکل داد، و این گونه زمینه‌ساز آثاری شد که بیش از دو هزار سال جهان تفکر را به خود مشغول داشته است. باری سنکا در این اثر به دنبال کمالِ اخلاق است، و نگارش نامه را صرفا به این سبب برمی‌گزیند تا راه ساده‌تری برای ارتباط با آیندگان برگزیند. نامه‌ها از آنجا که با روح انسان در ارتباط‌اند، همواره اثرگذار بوده و خواهند بود.»

«در جستجوی خردمندی» شامل 124 نامه است که هر کدام هم بابِ تازه‌ای است درباره زندگی و مرگ انسان و مسائل پیرامون هستی و... نامه‌هایی که هرکدام در حُکمِ جستاری روشنگرانه است که پس از گذر از دو هزار سال، هنوز تازه و خواندنی و به قول فرانسیس بیکن صریح و متفکرانه است. در یکی از نامه‌ها می‌خوانیم: «لوسیلیوس عزیز! با تمام وجودت به‌جانب فلسفه متمایل شو، زیرِ پاهایش بنشین، گرامی‌اش بدار؛ آنگاه فاصله عظیمی شروع خواهد شد تا تو را از سایر افراد جدا سازد. تو بسا در پیشاپیشِ تمامِ اخلاقیات خواهی بود، و حتی خدایگان چندان پیشاپیش تو نخواهند بود. آیا می‌پرسی چه تفاوتی میان تو و خدایان خواهد بود؟ خدایان بیشتر زندگی خواهند کرد. اما، به باور من، این نشانه هنرمندِ بزرگ است تا شباهتِ کامل با محدودیت‌های یک مینیاتور را محدود کند. زندگیِ انسانِ خردمند برای او تا سطحِ وسیعی گسترده می‌شود که تمامِ ابدیت برای یک ایزد. نکته این است که خردمند نسبت به ایزد مزیتی دارد؛ زیرا ایزد به‌واسطه سخاوتِ طبیعت از هراس‌ها آزاد است، انسانِ خردمند به‌واسطه سخاوتِ خودش. چه امتیازِ حیرت‌انگیزی، برخورداری از ضعف‌های یک انسان و آرامشِ یک ایزد! قدرتِ فلسفه برای کُندکردن وزش‌های بخت ورای باور است. هیچ سلاحی نمی‌تواند در پیکرش جای بگیرد؛ فلسفه غیرقابل نفوذ و حمایت‌پذیر است. او قدرت سلاح‌ها را از بین می‌برد و با تاکردن جامه‌اش از آنها دفاع می‌کند، گویی هیچ قدرتی برای آسیب‌زدن نداشت؛ او به‌سرعت به کناری می‌رود، و با چنین نیرویی آنها را به عقب پرتاب می‌کند که فرستنده را به عقب بازمی‌گرداند...»

کتاب از «در باب وقت‌اندوزی» آغاز می‌شود و با «در باب خیرِ راستین به مثابه نیلِ به عقل» به پایان می‌رسد. آغاز و پایانی که گویی حرفِ این روزهای مردم ایران نیز هست. زمانی که بی‌رحمانه پیش‌ می‌رود، اما گویی عقل در این گذار جایش را به چیزهایی داده که با انسان مدرن در تضاد است. این ویژگی در حاکمان بیشتر خود را نشان می‌دهد. به نظر، سنکا، با همه، به‌ویژه که در این نامه‌هایش مدام به عاقبتِ اسکندر نیز اشاره می‌کند، با حاکمان نیز سخن می‌گوید، آنجا که از زبان اسکندر که از تیرِ خدنگی زخم برداشته، می‌نویسد: «تمام افرادم سوگند می‌خورند که من فرزند ژوپیترم، اما این زخم فریاد برمی‌کشد که من فانی‌ام!» از این رو است که این کتاب بهترین پیشنهاد برای این روزهایی است که نه‌تنها ایران، که جهان به سمت فروپاشی اخلاقی پیش رفته و می‌رود؛ همان‌طور که جاناتان گلاور در کتاب «انسانیت؛ تاریخ اخلاقی سده بیستم» به آن می‌پردازد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...