تراژدی یونانی | سازندگی


«انزجار» یا «توماس برنهارت در سان‌سالوادور» [Revulsion: Thomas Bernhard in San Salvador] دومین اثری است از اوراسیو کاستیانوس مویا [Horacio Castellanos Moya] که توسط حسین ترکمن‌نژاد و نشر خوب به فارسی منتشر شده. این رمان همانند ناب‌ترین تراژدی‌های یونانی است و نویسنده در آن تشویش و اضطراب را به شکل هنری و عصیان‌گری درمی‌آورد. «انزجار» را می‌توان در یک نشست خواند تا به غم و شکوهِ درونیِ داستان پی برد؛ این رمان، همزمان ادای احترام ادبی، دعوای سیاسی- فرهنگی و نمونه‌ای از قدرت ذاتی در داستان‌سرایی است. به‌قول نشریه بوک‌لیست، رمانی گویا، شگفت‌انگیز و موجز است که همه‌چیز را بی‌رحمانه هدف قرار می‌دهد. کاسیتانوس مویا استادانه اندام‌های کشوری را که فساد و جنگ آن را به نابودی کشانده، به‌خوبی ترسیم می‌کند.

انزجار» یا «توماس برنهارت در سان‌سالوادور» [Revulsion: Thomas Bernhard in San Salvador]  اوراسیو کاستیانوس مویا [Horacio Castellanos Moya]

«سیاستمداران همه‌جا بوی تعفن می‌دهند، اما در این کشور بوی تعفن‌شان از همه‌جا شدیدتر است، تردید نکن که هرگز در هیچ کجای جهان سیاستمدارانی تا این اندازه متعفن پیدا نخواهی‌ کرد؛ این شاید به‌خاطر وجود صدهاهزار جسدی باشد که در خلالِ سال‌ها روی دست این سیاستمداران افتاده یا خونِ هزاران جنازه و رنج مردم است که چنین بوی تعفنی را ایجاد کرده...» این چند سطر تنها یکی از پاراگراف‌های ملایم در این رمان است.

همان‌طور که از عنوان داستان برمی‌آید، «انزجار» به سبک نویسنده فقید اتریشی توماس برنهارت نوشته شده و تک‌پاراگرافی شصت‌صفحه‌ای است. یک استاد هنر در خارج از کشور به‌نام «وگا» پس از ۱۸ سال تبعید در کانادا، برای نخستین‌بار به قصد تشییع جنازه مادرش و مطالبه سهم خود از ارث، به السالوادور بازمی‌گردد. مونولوگ دوساعته در تراسی در سان‌سالوادور، پایتخت السالوادور، دارد که در آن متصدی میخانه را متقاعد می‌کند تا پیش از رسیدن جمعیت، سمفونی چایکوفسکی را پخش کند.

وگا تحصیلات عالی و فرهنگ خودش را با هم‌وطنانِ «غیرقابل تحمل» خود به‌ویژه برادر و خانواده‌اش که پیشتر با آنها زندگی می‌کرده، مقایسه می‌کند. ناسزاهای تکرار‌شونده او، کلمات و عباراتش دائم تکرار می‌شوند تا بر انزجارِ او‌ از یک موضوع خاص تاکید کند؛ فوتبال، غذاهای محل، سیستم آموزشی، سیاستمداران، نحوه توسعه و پیشرفت شهر، موسیقی و آبجوی اسهال‌آور!

«وگا گفت که در سان‌سالوادور رانندگان اتوبوس از همان اول جنایتکارانی بیمار بودند، تبهکاران به رانندگان اتوبوس حقوق‌بگیر تبدیل شده‌اند، همان‌هایی که بدون شک پیشتر شکنجه‌گر بوده‌اند و در قتل‌عام‌های خلال جنگ داخلی شرکت داشتند، حالا به‌عنوان راننده اتوبوس بازیافت! می‌شوند.» چطور می‌‌شود نسبت به این سطرها واکنش منفی نشان داد؟

رمان «انزجار» از وجود شخصیت دوست‌داشتنی خالی است و در آن هیچ ویژگی ارزشمندی وجود ندارد، به‌جز نسخه خیالیِ رمان‌نویس که ظاهرا وگا نسبت به آن احساس بیزاری می‌کند. مخاطبِ زهرآلودترین سخنرانی‌های وگا برادر و‌ خانواده‌اش است، با سه تلویزیون که در خانه‌شان وجود دارد، از جمله یکی از آنها که روی میز آشپزخانه و میزی است که روی آن غذا می‌خوردند.

ده صفحه آخر داستان تمام چیزهایی را که برادر، همسر و دو فرزندش پای آن ایستاده‌اند تخریب می‌کند. برادرش که در الساروادور تاجری کوچک است، در سر آرزوی صعود طبقه اجتماعی دارد. اما وگا او را از داستان بیرون می‌کشد تا تباهش کند و در آخر سر از خانه بدنام درآورد.

یادداشت‌های مویا از این شب بدترین توصیف‌های او‌ از وحشت و تحقیرش نسبت به چیزی است که شاهد آن است. «انزجار» رمانی ساده و دلپذیر نیست، اما سرشار از انرژی است و آن را به خواننده نیز منتقل می‌کند. با اینکه با جریان داستان همراه می‌شوید، آماده آزرده‌شدن هم باشید!

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...