رمان «عمیق و تاریک و خطرناک» [Deep and dark and dangerous] نوشته ماری داونینگ هان [Mary Downing Hahn] با ترجمه پریا حسن‌زاده توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

عمیق و تاریک و خطرناک» [Deep and dark and dangerous]  ماری داونینگ هان [Mary Downing Hahn]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این رمان علاوه بر قرار گرفتن در گروه «رمان وحشت» یکی از عناوین «رمان نوجوان» هم هست که این‌ناشر چاپ می‌کند.

رمان پیش‌رو داستانی مرموز، ترسناک و ماورالطبیعی با ۲۲ فصل است و ترجمه‌ای دیگری از آن به‌قلم نگار شجاعی توسط نشر پرتقال منتشر شده است.

داستان این‌رمان از کنجکاوی درباره یک‌عکس قدیمی شروع می‌شود. این‌کنجکاوی در یک سفر به تعطیلات به وجود می‌آید و باعث می‌شود جنایتی که پنهان و مخفی شده بوده، افشا شده و زخمی کهنه سر باز کند. به این‌ترتیب رازهای قدیمی یک خانواده برملا می‌شوند.

در مرکز قصه «عمیق و تاریک و خطرناک» دختری نوجوان به‌نام آنی قرار دارد که عکسی قدیم و عجیب را در اتاق زیر شیروانی پیدا می‌کند. او می‌داند دو کودک درون عکس، مادر و خاله‌اش هستند. اما شخص سومی هم در عکس هست که تصویرش را بریده‌اند و نمی‌توان فهمید کیست. آلی فکر می‌کند وقتی همراه خاله و دخترخاله‌ چهارساله‌اش به کلبه‌ تابستانی نزدیک ساحل می‌روند جواب سوالش را پیدا خواهد کرد اما آشنایی با سیسیِ بدجنس و شیطان همه‌چیز را عوض می‌کند.

سیسی، برای آنی قصه‌ دختری به‌نام تریسا را تعریف می‌کند که به‌طور مرموزی در دریاچه غرق شده و جسدش هم هرگز پیدا نشده است. آلی پس از شنیدن خیال می‌کند سیسی فقط می‌خواهد او را سرکار گذاشته و بترساند. اما به مرور، دلیل واقعی خشم سیسی را متوجه می‌شود و ...

نویسنده «عمیق و تاریک و خطرناک»‌ آن را به کسانی تقدیم کرده که از داستان‌های ترسناک لذت می‌برند.

در قسمتی از این‌رمان می‌خوانیم:

لابه‌لای زوزه‌های باد و تاریکی روز احساس تنهایی و ناراحتی سراغم آمد. در تلاش برای عوض‌کردن حال و هوایم رفتم سراغ کشتن مرغ مقلد. نیمه بیشتر کتاب تمام شده بود، اما همین که چند صفحه خواندم، روی کتاب خوابم برد.
صدای باز شدن در پشتی بیدارم کرد. چرخیدم و سیسی را دیدم که چند قدم آن‌طرف‌تر ایستاده بود. هنوز هم گرمکن قرمز اِما را به تن داشت.
«اینجا چی کار می‌کنی؟» به خودم زحمت ندادم ناراحتی‌ام را پنهان کنم: «اِما خوابه، ولی اگه بیدار هم بود نمی‌ذاشتم نزدیکش بشی.»
«برای دیدنِ اِما نیومدم. اومدم تو رو ببینم.»
«چرا؟»
بندهای کلاه گرمکنش را پیچ و تاب داد: «کار دیگه‌ای نداشتم.»
«خب، من کلی کار دارم.»
«مثلا چه کاری؟»
«یکیش اینکه این کتاب رو بخونم.»
سیسی گردن کشید تا اسم کتاب را ببیند: «کشتن مرغ مقلد. تا حالا نخوندمش. خوبه؟»

این‌کتاب با ۲۷۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۵۹ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...