«قرن شوروی» [The Soviet century] اثر موشه لووین [Moshe Lewin] منتشر شد.

قرن شوروی» [The Soviet century] اثر موشه لووین [Moshe Lewin

به گزارش کتاب نیوز، این اثر که پژوهشی دست اول و مستند درباره‌ی یک نظام تمامیت‌خواه که در اوج قدرت ظاهری فروپاشید می باشد؛ توسط موسسه فرهنگی هنری جهان کتاب به چاب رسیده است.

موشه لووین (1921-2010)، نویسنده‌ی کتاب «قرن شوروی»، زاده‌ی لهستان است. در جوانی سال‌هایی را در شوروی دوره‌ی استالین به سر برد. بعدها به تدریس و پژوهش در دانشگاه‌های معتبر انگلستان و آمریکا پرداخت و به عنوان استاد ممتاز از دانشگاه پنسیلوانیا بازنشسته شد. او طی سال‌ها کار پژوهشی و دانشگاهی، چندین کتاب درباره‌ی جوانب گوناگون تاریخ شوروی تألیف کرد که ازجمله شامل آثاری درباره‌ی لنین، استالین، بوخارین، گورباچف و سیر تکوین نظام شوروی و وجوه گوناگون آن می‌شود. کتاب قرن شوروی جمع‌بندی لووین از پنج دهه مطالعه درباره‌ی این کشور در قرن بیستم با استناد به مدارک آرشیوی جدید است.

ناشر در معرفی این اثر او آورده است:

این اثر نظام شوروی را از آغاز حکمرانی استالین تا پایان کار گورباچف بررسی می‌کند. نویسنده بر آن است که پژوهش‌های تاریخی درباره‌ی شوروی گرفتار دو خطای مکررند: دیدگاه «جنگ سردی» (که آن را یک ایدئولوژی با نقاب پژوهشی می‌خوانَد) و «استالینی کردن» یا استالینی دیدن سراسر تاریخ و کل پدیده‌ی شوروی (به مثابه‌ی یک گولاگ/زندان بزرگ). هر دوی این دیدگاه‌ها تصویری غیرواقعی و معوج از تاریخ شوروی ترسیم می‌کنند.

لووین از عارضه‌ی رشد کمّی و سطحیِ بدون عمق سخن می‌گوید که در دوره‌ی استالین با شتاب در پیش گرفته شد و در درازمدت به پایان یافتن منابع اقتصادی و اجتماعی کشور انجامید. حاکمان شوروی دولت بوروکراتیکی را تشکیل دادند که درواقع بازتولید سلسلسه‌مراتب دیوانسالاری روسیه‌ی تزاری به رنگی دیگر بود. آنگاه که شور انقلابی فرونشست، سرآمدانِ حاکم قدرت خود را صرف پیشبرد منافع شخصی خود کردند. به‌تدریج انسداد نظام سیاسی مانع هرگونه پیشرفت اقتصادی و اجتماعی شد و سرانجام، حاکمیت شوروی از جامعه عقب ‌افتاد. «دوشاخه شدن» مسیر حاکمیت و مردم (که هر کدام به سویی می‌رفتند) برای نظام شوروی مرگبار بود...

به گفته‌ی لووین: «تاریخ روسیه آزمایشگاهی عظیم برای مطالعه‌ی انواع نظام‌های اقتدارگرا و بحران‌های آن تا امروز است.»

اِریک هابسبام، مورخ نامدار انگلیسی، درباره‌ی کتاب قرن شوروی نوشته است:
«احتمالاً هیچ مورخ غربی دیگری که درباره‌ی اتحاد شوروی کار کرده است نمی‌تواند به اندازه‌ی موشه لووین ترکیبی از تجربه‌ی شخصی زندگی با روس‌ها از زمان استالین ــ به‌عنوان سرباز جوان زمان جنگ ــ تا دوران پساکمونیستی را با چنین آشنایی عمیق با آرشیوها و مطالب مربوط به عصر شوروی ارائه کند. تأملات او درباره‌ی "قرن شوروی" ادای سهمی مهم به آزادساختن تاریخ شوروی از میراث ایدئولوژیکی قرن گذشته است و باید از مواد خواندنی اساسی برای تمام کسانی باشد که خواستار فهمیدن آن هستند.»

«قرن شوروی» نوشته موشه لووین با ترجمه‌ی پیروز اشرف در قطع رقعی، جلد سخت و در 624 صفحه به قیمت 170 هزار تومان منتشر شده و در کتابفروشی های در دسترس علاقمندان به تاریخ و سیاست است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...