کتاب «مالکیت چیست؟» [What is property یا Qu'est-ce que la propriété] اثر پی‌یر-ژوزف پرودون [Pierre-Joseph Proudhon] با ترجمه‌ای از هومن کاسبی توسط نشر افکار منتشر می‌شود.

مالکیت چیست؟» [What is property یا Qu'est-ce que la propriété] اثر پی‌یر-ژوزف پرودون [Pierre-Joseph Proudhon]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، پرودون فیلسوف آنارشیست فرانسوی است و این کتاب هفتمین مجلد از مجموعه «متون کلاسیک آنارشیسم» نشر افکار به شمار می‌رود. متن مورد استفاده برای برگردان فارسی، ویرایش و ترجمه‌ای است که دانلد آر. کلی و بانی جی. اسمیت از متن فرانسوی انجام داده‌اند.

«مالکیت چیست؟ یا یک پرس‌وجو درباره اصل حق و حکومت» برای نخستین بار به سال ۱۸۴۰ منتشر شد. شعار مشهور «مالکیت دزدی است» برای نخستین بار در این کتاب توسط پرودون مطرح شد.

پرودون اعتقاد داشت که مفهوم عمومی مالکیت حاصل تلفیق دو جز کاملاً مجزا است که وقتی این اجزا شناخته شوند، تفاوت بین مالکیت استفاده شده برای ظلم بیشتر و مالکیت استفاده شده برای حفاظت از آزادی را نشان می‌دهند. او استدلال می‌کند که حاصل زحمت اشخاص، که اکنون در حال استفاده است، فرم مشروع مالکیت است. اگر چه او با مالکیت مرتبط با زمینی که در حال استفاده نیست، مخالفت کرد، اعتقاد داشت که زمین تنها می‌تواند در صورت استفاده یا کار روی آن داشته شود. (که او به این موضوع «داشتن» می‌گوید.) برای تعمیم این عقیده که مالکیت مشروع (داشتن) نتیجه زحمت و کار است او علیه موسساتی که به وام دادن و اجاره دادن علاقه دارند، استدلال می‌کند.

پرودون از طریق حقوق آزادی، برابری در برابر قانون و امنیت (که آنها را درست می‌داند) با حق متعارف بر ملک اختصاصی مخالفت کرد. او در این زمینه می‌گوید: «آزادی و امنیت ثروتمند از آزادی و امنیت فقیر رنج نمی‌برد؛ بلکه برخلاف این آنها همدیگر را متقابلاً تقویت می‌کنند و نگه می‌دارند. در طرف مقابل، حق مالکیت انسان‌های ثروتمند، باید به‌طور مستمر در مقابل میل به مالکیت انسان‌های فقیر محافظت شود.» او علاوه بر این، استدلال می‌کند که حق مالکیت با این حقوق دیگر در تناقض است: «درصورتیکه ما برای آزادی، برابری و امنیت ارتباط داشته باشیم، برای به دست آوردن مالکیت ارتباط نداشتیم؛ پس اگر مالکیت یک حق طبیعی است، این حق طبیعی نه‌تنها اجتماعی نیست، بلکه ضد اجتماعی است. مالکیت و جامعه نهادهای کاملاً غیرقابل تطبیقند.»

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...