ژاک رانسیر، فیلسوف فرانسوی، در دو گفت‌وگو با پیتر انگلمان طرحی کلی درباره شکل‌گیری اندیشه خود ارائه می‌دهد، از مطالعات اولیه‌اش درباره رهایی کارگران گرفته تا کارهای اخیرش در باب ادبیات، فیلم و هنرهای بصری.

سیاست و زیبایی‌شناسی»  [Politics and aesthetics]  ژاک رانسیر [Jacques Rancière]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «سیاست و زیبایی‌شناسی»  [Politics and aesthetics] ترجمه کتابی است که انتشارات پاساژن در سال 2016 منتشر کرده است، این کتاب مشتمل بر دو گفت‌وگوی انگلمان با فیلسوف فرانسوی ژاک رانسیر [Jacques Rancière] درباره تفکر رانسیر درباره سیاست و زیبایی‌شناسی و پیوند این دو بحث و همچنین یک پیشگفتار مترجم و یک پس‌گفتار است.

انگلمان در بخشی از پس‌گفتار می‌گوید: «قصد و نیت‌شان عرضه کمکی قابل فهم به درک اندیشه رانسیر است.»

در پیشگفتاری که مترجم بر این کتاب نوشته به دو اصطلاح «بازنمایی» و «زیبایی‌شناسی» اشاره می‌کند. البته در همین مقدمه بازنمایی و نمایندگی را از نگاه رانسیر یکی می‌داند و درباره این دو اصطلاح توضیحاتی می‌دهد. درباره زیبایی‌شناسی هم توضیحاتی می‌دهد و می‌نویسد: «فیلسوف انتقادی اصطلاحات رایج را به بازی می‌گیرد و در میدان معنایی آنها مداخله می‌کند.

همین کار را رانسیر با «زیبایی‌شناسی» می‌کند و مثلا جایی در کتاب حاضر می‌گوید: «زیبایی‌شناسی به معنی نظریه هنر، نظریه زیبایی و مشاهده زیبایی نیست.» اما این منطق کار رانسیر، منطقی که نه مبتنی بر اجماع بلکه مبتنی بر تخالف است، فقط درصورتی قابل فهم می‌شود که او دقیقا از کلمه جا افتاده و متعارف استفاده می‌کند و معنای رسوب کرده و رسوخ کرده آن در اذهان را به بازی بگیرد و در میدان جاذبه مغناطیسی این کلمه به کار خودش بپردازد و دست به جرح و تعدیل‌هایی بزند.»

پیتر انگلمان در پس‌گفتاری که بر این کتاب نوشته آورده است: «ژاک رانسیر یکی از مهم‌ترین متفکران قرن نوپای بیست و یکم قلمداد می‌شود، کسی که فعالیت سیاسی و زیبایی‌شناختی رهایی‌بخش را به شیوه‌ای نو یکجا جمع می‌کند.

از دهه 1960، دو مکتب فلسفی رهایی‌بخش با حضوری جهانی دایر شده‌اند: پسامدرنیسم و واسازی. وجه اشتراک آن‌ها نقدی است بر مارکسیسم سابقا غالب در مقام یگانه بنای مفهومی راضی کننده تفکر و کنش رهایی‌بخش. این بنا جهان را به چپ و راست، مترقی و مرتجع، مارکسیست و برخطا تقسیم کرده بود.

تاریخ جنبش کارگری کمونیستی – سازمان‌دهی آن در قالب احزاب و دیکتاتوری پرولتاریا در ممالک سوسیالیستی- به قربانیانی چنان زیاد انجامیده بود که این‌ها را دیگر نمی‌شد نادیده گرفت، حتی همدل‌ترین آدم‌های متفکر هم توان این کار را نداشتند. انشعاب‌های درون مارکسیسم از قبیل مائوئیسم همان‌قدر فاجعه‌بار از آب درآمدند که گونه شوروی مارکسیسم.

از آنجا که جنبش کمونیسم را یک فیلسوف بنا نهاده بود ـ‌ که بعد اقتصاددان شد ـ منطقی این بود که نقد جنبش بالفعل کمونیسم متوجه هسته نظری آن شود. این نقش تاریخی را پسامدرنیسم و واسازی ایفا کردند و دغدغه‌های اصلی‌شان بررسی و نقد ساختارهای فکری تمامیت‌طلب در مقام شالوده‌های استدلالی و اعتباربخش سیاست تمامیت‌طلب است.

ژاک رانسیر فیلسوف از همان اوایل مسیری متفاوت و مستقل را در پیش گرفت. او در تحلیل‌های تاریخی ظریفی کوشید رهیافت‌هایی به فعالیت رهایی‌بخش را که به اعتبار ساختارهای حزبی تمامیت‌طلب سرکوب شده بودند، وضوح بخشد. بعد از گرفتن موضعی تکین در فلسفه فرانسوی معاصر به مدت سال‌ها، پژوهش رانسیر او را به حلقه آوانگارد جاری تفکر رهایی‌بخش بازگرداند، پژوهشی که من مایلم آن را جست‌و‌جو برای امکانات تازه سیاست رهایی‌بخش با وسایل فراسیاسی تعریف کنم.»

در پشت جلد این کتاب نیز آمده است: «ژاک رانسیر، فیلسوف فرانسوی، در دو گفت‌وگو با پیتر انگلمان طرحی کلی درباره شکل‌گیری اندیشه خود ارائه می‌دهد، از مطالعات اولیه‌اش درباره رهایی کارگران گرفته تا کارهای اخیرش در باب ادبیات، فیلم و هنرهای بصری. او به جای بحث درباره زیبایی‌شناسی در چارچوب نحوه تعمق محدود ما در هنر یا زیبایی، می‌گوید زیبایی‌شناسی تشکیل دهنده اساس کل «رژیم تجربه» ماست. رانسیر نشان می‌دهد که روابط سیاسی از تجربه حسی شکل می‌گیرند، چون احساس‌ها و ادراک‌های فردی بدل به دغدغه کل اجتماع می‌شوند.»

کتاب «سیاست و زیبایی‌شناسی » به همت پیتر انگلمان و در گفت‌وگو با فیلسوف فرانسوی، ژاک رانسیر اولین بار به زبان انگلیسی منتشر شده که توسط اشکان صالحی ترجمه و از سوی نشر نی در 101 صفحه و شمارگان 770 نسخه و با قیمت 18 هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...