«جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند» [Where the crawdads sing] نوشته دلیا اونز[Owens, Delia] با ترجمه سارا کریمی منتشر شد.

جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند» [Where the crawdads sing] نوشته دلیا اونز[Owens, Delia]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، در معرفی ناشر از این کتاب آمده است: دلیا اونز، نویسنده و جانورشناس امریکایی این رمان را در آگوست ۲۰۱۹ منتشر کرد. کتابی که توانست ۲۷ هفته متوالی صدر جدول فروش نیویورک‌تایمز را تصاحب کند.

داستان روایت جنایی و جذاب دختری است که اعضای خانواده‌اش او را در سنین خردسالی رها کرده‌اند تا تنهایی، در دل طبیعت بکر کارولینای شمالی، زندگی کند.

شاید نام «کیا» فقط از سه حرف تشکیل شده باشد، اما رنج‌هایی که او متحمل شده است در روح و جسم هیچ دختری نمی‌گنجند. تمام اهالی بارکلی‌کو، او را با لقب «دختر مرداب» می‌شناسند، دختر مردابی که نزدیک شدن او به سایر انسان‌ها تجربیات تلخ و شیرینی برایش به همراه دارد. حوادث پیچیده‌ متعددی قبل و بعد از پیدا شدن جسد معشوقه‌ سابق او رخ می‌دهد که دلیا اونز (Delia Owens) به زیبایی هر چه تمام‌تر آن‌ها را شرح می‌دهد.

این داستان، دو خط زمانی را شامل می‌شود: اولی زندگی و ماجراهای دختری به نام «کیا» را روایت می‌کند. مادام که او درباره سال‌های ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۹ در انزوا و در حاشیه کارولینای شمالی، دوران رشد خود را طی می‌کند. خط زمانی دوم، بررسی قتل یکی از شخصیت‌های مشهور در کارولینای شمالی است.

برای سال‌ها شایعات پیرامون «دختر مرداب» شهر آرامی در ساحل کارولینای شمالی را تسخیر کرده بود. به همین خاطر در اواخر سال ۱۹۶۹، زمانی که جسد «چیس اندروز» کشف شد، اهالی فورا به «کیا کلارک» مشهور به دختر مرداب ظنین شدند. اما کیا در واقعیت کسی نیست که آن‌ها فکر می‌کنند. دختر باهوش و توانایی که سال‌ها به تنهایی در حاشیه مرداب به بقا ادامه داده و آنجا را خانه خود می‌داند. او دوستانش را در میان مرغ‌های دریایی می‌یابد و درس‌هایش را در میان شن‌های ساحل می‌آموزد. و می‌رسد زمای که او شوق دلباختگی را در خود احساس می‌کند. آن هنگام که دو تن از مردان شهر، شیفته زیبایی اصیل او می‌گردند، آغوش خود را برای سبک تازه زندگی باز می‌کند. تا آنجا که مسائل غیرقابل انتظار به وقوع می‌پیوندند.

این داستان را اثری حزن‌آلود از روند رشد یک انسان و ماجرای یک قتل محتمل اعجاب‌انگیز دانسته‌اند.

اونز طی این داستان خاطرنشان می‌کند که تا ابد در چارچوب کودکی خود خواهیم بود و سوژه رازهای زیبا و بی‌رحمی هستیم که طبیعت در دل خود نگه می‌دارد.

این رمان در ۴۰۶ صفحه و با قیمت ۶۵ هزارتومان در انتشارات علمی منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...