به گزارش ایرنا؛ در فضای پُر تنش سیاسی سراسرِ لبنان، در گوشه‌ای از محله «حارة حریک» ضاحیه جنوبی بیروت، عده‌ای از نویسندگان و علاقه‌مندان به فرهنگ و ادب گردهم آمدند تا رُمان «الطائرة الثالثة» هموطن‌مان مریم میرزاده را رونمایی و نقد کنند.

 رُمان (الطائرة الثالثة) «هواپیمای سوم» در ۲۲۱ صفحه تالیف و از سوی انتشارات فیلوسوفیا منتشر شده است. این رُمان حاوی مجموعه داستان هایی از حقیقت موجود میان انسان هاست که فراتر از مرزهای جغرافیایی سخن می گوید. مواضعی دردناک از واقعیت زندگی انسان ها و احساسات آنها، که هریک از این داستان ها از زبان یک شخصیت مختلف حکایت شده است.

۲۵ داستان کوتاه و ۲۳ متن حاصل کار میرزاده در این رُمان است.

«هواپیمای سوم» تازه‌ترین اثر این بانوی ایرانی است که به زبان عربی منتشر می‌شود. پیش از این نیز آثار دیگری از وی همچون رمان‌های «عروس الحرب - عروس جنگ» و «الشای الأخیر - چای آخر»، دو مجموعه شعر «انا لا أذکر .. لقد کان حلماً – آن را به یاد ندارم .. آن یک رؤیا بود» و «صلاة الوردة - نیایش گل» منتشر شده است.

مریم میرزاده که به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی تسلط کامل دارد، یادداشت‌ها و مقالات ادبی و برگردان‌های دیگری هم داشته است. وی علاوه بر برگردان کتاب «ما و اقبال»، ترجمه کتاب «هبوط» زنده‌یاد دکتر علی شریعتی که اخیراً توسط «دار الأمیر» لبنان منتشر و با حضور نخبگان، نویسندگان و اصحاب رسانه رونمایی شد، را نیز عهده‌دار بوده است. 

وی دختر سید نورالدین میرزاده مترجم کشور است.

رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بیروت در آیین رونمایی این کتاب گفت: فراملیتی بودن رمان را نقطه قوت آن می‌دانم. معتقدم ما از هویت واحدی به نام هویت اسلامی برخورداریم، همچنان‌که غربی‌ها و مسیحیان و دیگران از این هویت برخوردارند؛ «هویت اسلامی» هویت مشترکمان است اما با ذائقه‌ها و چاشنی‌های گوناگون فارسی و عربی و... لذا بهره‌گیری صاحب اثر از واژگان و ادبیات فرامنطقه‌ای و فراملیتی و سیر در فرهنگ‌ ملت‌های همجوار، نقطه قوت رمان است و نه ضعف آن.         

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...