داستان دلهره‌آور راث گیلیگان [Ruth Gilligan] از دوران بروز بحران جنون گاوی در ایرلند جایزه ۱۰ هزار پوندی انجمن سلطنتی ادبیات بریتانیا را برای بهترین اثری که یاد یک مکان را زنده می‌کند دریافت کرد.

 راث گیلیگان [Ruth Gilligan] قصاب‌ها» [The Butchers]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، داستان دلهره‌آور راث گیلیگان از دوران بروز بحران جنون گاوی در ایرلند درباره هشت مردی که گاوها را در مناطق روستایی ایرلند می‌کشند، جایزه ۱۰ هزار پوندی انجمن سلطنتی ادبیات بریتانیا را برای بهترین اثری که یاد یک مکان را زنده می‌کند دریافت کرد.

رمان گیلیگان توانست بر عناوینی ازجمله «چوپان انگلیسی»، خاطرات جیمز ریبنکس از مزرعه خانوادگی‌اش و مجموعه شعر «مگنولیا، 木蘭» از نینا مینگیا پائولز غلبه کرده و جایزه ۱۰ هزار پوندی را از آن خود کند.

«قصاب‌ها» [The Butchers] با نفرینی کهن آغاز می‌شود که فرمانش این است: هشت مرد باید هر گاوی را که در ایرلند می‌میرد لمس کنند، وگرنه طاعون بر آن سرزمین نازل می‌شود. این رمان داستان هشت مردی را دنبال می‌کند که همان‌طور که در مناطق روستایی ایرلند دهه ۱۹۹۰ پرسه می‌زنند،‌ گاوهای کسانی را که هنوز به شیوه‌های قدیمی باور دارند ذبح می‌کنند. این رمان همچنین به بررسی مرگ مرموز یکی از قصابان می‌پردازد که جسدش آویزان از یک قلاب گوشت پیدا شده است.

لولا یانگ، رئیس هیات داوران «قصاب‌ها» را یک اثر ادبی دلهره‌آور، داستانی تاریخی و روایتی از خرافات و پدیده‌های فوق طبیعی توصیف کرد که مهم نیست در چه گروهی طبقه‌بندی می‌شود زیرا برای خواننده بسیار گیرا و پر از فراز و نشیب است. او گفت: «کتاب برنده ما درباره برهه‌ای از زمان در مکانی خاص است. طنز موجود در کار نتیجه‌بخش است -خواننده به کمی رهایی از زندگی عاطفی سرکوب‌شده و کشتار گاوها نیاز دارد- و ما را به یاد گذشته نه چندان دوری می‌اندازد که کلمه «بحران» مدام از لب‌های سیاستمداران و صاحب‌نظران شنیده می‌شد، درست مثل امروز.

هلن مورت، نویسنده و از دیگر داوران جایزه اونداتیه این رمان را چنین توصیف کرد: «جایی که فرهنگ عامیانه با فشارهای سرمایه‌داری مدرن مواجه می‌شود.» مورت گفت: «در طول این رمان ایرلند را در نقطه عطف خود، زمانی که تغییرات به سرعت روی می‌دهد، تجربه می‌کنیم و همراه مناظر و چشم‌اندازها زندگی کرده و نفس می‌کشیم.»

گیلیگان نویسنده ایرلندی پنج کتاب و مدرس نویسندگی خلاق دانشگاه بیرمنگام گفت از این پیروزی خوشحال و بسیار شوکه شده است. او گفت: «من عاشق کتاب‌هایی‌ام که حس مکان در آنها قوی است، برای همین همیشه از طرفداران این جایزه بوده‌ام اما بعد از یک سال انزوا و قرنطینه، تحسین قدرت جابه‌جاکنندگیِ خواندن بیش از هر زمان دیگری به‌جاست.» گیلیگان اضافه کرد: «آثار بسیار فوق‌‌العاده‌ای در فهرست نهایی امسال وجود داشت، برای همین حقیقتا مفتخرم که داوران «قصاب‌ها» را انتخاب کردند.»

از برندگان پیشین جایزه اونداتیه می‌توان به راجر رابینسون برای مجموعه شعر «بهشت قابل حمل»، آلن جانسون برای خاطرات دوران کودکی‌اش در محله‌های فقیرنشین غرب لندن با عنوان «این پسر» و «داستان همسر» آیدا ادمریم، شرح داستان زندگی مادربزرگش اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...