رمان «دختری که آینده را می‌دانست» از مجموعه داستان دیگران انتشارات کتاب کوچه نوشته روت‌رندل و با ترجمه مهسا خراسانی منتشر شد.

به گزارش مهر؛ این اثر آخرین کتابی است که روت رندل جنایی نویس موفق انگلستان درست یک سال قبل از مرگش (۲۰۱۴) به رشته تحریر درآورده است. داستان با کشف یک جعبه فلزی بیسکویت آغاز می‌شود که دست‌های بریده یک زن و یک مرد در آن قرار دارد. جنایتی تکان‌دهنده که البته قدمت زیادی دارد. طبق یافته‌های پلیس این جعبه و محتویات هولناکش حدود ۷۰ سال پیش در زیرزمین خانه‌ای دفن شده‌اند.

این کشف در منطقه لاتن در حومه لندن باعث می‌شود عده‌ای از زنان مردان که سالیان پیش در آن منطقه می‌زیستند دوباره دور هم جمع شوند؛ خاطرات و گذشته مشترکشان را به یاد بیاورند و روابط جدیدی را با یکدیگر آغاز کنند. رابطه‌ای که بر زندگی بسیاری از آنان تاثیری شگرف دارد. شاید بتوان تکه‌های بدن دو نفر را در یک جعبه فلزی در اعماق زمین مدفون کرد٬ اما عشق و احساسات سرکوب شده بشر هرگز برای همیشه خفته و دور از چشم باقی نمی‌ماند.

روت رندل در این کتاب نیز مانند سایر آثارش به لایه‌های پنهان روان و ذهن بشر توجه دارد. وی با چیره دستی تمام به بهانه یک کشف جنایی به کاوش در اعماق روح و روان انسان‌ها می‌پرازد و خواننده را جذب قلم سحرآمیزش می‌کند.  

روت رندل در سال ۱۹۳۰ در لندن متولد شد. وی از مادری سوئدی  و پدری انگلیسی زاده شد. رندل علاوه بر زبان انگلیسی به زبان‌های سوئدی و دانمارکی نیز مسلط بود. رندل موفق به کسب جوایز ادبی متعددی شده است؛ مثل خنجرطلا و نقره از انجمن نویسندگان جنایی بریتانیا و نیز جایزه ادگار از انجمن نویسندگان آمریکایی داستان‌های اسرارآمیز. وی کتاب‌های موفق بسیاری در ژانر پلیسی و جنایی نوشته است. تعدادی از کتاب های او به فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی تبدیل شده‌اند. رندل در ژانویه ۲۰۱۵ دچار حمله قلبی شد و در می همان سال دارفانی را وداع گفت.

برخی از آثار او عبارتند از: خانه اسرارآمیز مرگ (۱۹۶۸)٬  مرگ را عاشقم کن (۱۹۷۹)٬ برکه تاریکی (۱۹۸۰) و عروسک قاتل (۱۹۸۴).

انتشارات کتاب کوچه این رمان را با قیمت ۴۰ هزار تومان در ۳۶۰ صفحه منتشر کرده است.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...