به گزارش ایبنا به نقل از ایندیپندنت - این روزها یک نقاشی دیواری ۱۱ متری از کورت ونه‌گات در زادگاهش ایندیاناپولیس به چشم می‌خورد. شهری که وقتی پسر مشهورش چند هفته پس از انتشار «سلاخ‌خانه شماره پنج» در ۳۱ مارس ۱۹۶۹ برای جشن امضای کتابش به آنجا بازگشت، چندان به او بها نداد.

ونه‌گات که در زمان سفر به شهرش، یکی از پرفروش‌ترین رمان‌نویسان زمان بود، به طرز طعنه‌آمیزی درباره فقدان هیاهو هنگام بازگشتش به آنجا می‌نویسد:‌ «در ایندیاناپولیس به کتابفروشی رفتم. در عرض دو ساعت ۱۳ جلد کتاب فروختم، هر کدام را به یکی از اقوام. قسم می‌خورم.»

او _ که در ۱۱ آوریل ۲۰۰۷ در سن ۸۴ سالگی درگذشت _ اگر زنده بود از شیوه گرامیداشت پنجاهمین سالگرد انتشار «سلاخ‌خانه شماره پنج» لبخند به لب می‌زد. موزه و کتابخانه کورت ونه‌گات در ایندیاناپولیس ۸۶ هزار نسخه از این رمان را که زمانی ممنوع بود و سوزانده می‌شد به تمامی دبیرستان‌های ایالت محل تولد او یعنی ایندیانا اعطا کردند. جولیا وایتهد، مدیر این موزه این اتفاق را به عنوان مهیج‌ترین مراسم یادبود توصیف کرد. انتشارات پنگوئن نسخه یادبود پنجاهمین سالگرد «سلاخ‌خانه شماره پنج» را منتشر کرد. کتابخانه‌های سراسر امریکا در حال برنامه‌ریزی برای خوانش عمومی کل کتاب در تولد پنجاه سالگی آن هستند.

در دوازدهمین سالگرد مرگ ونه‌گات در ماه آوریل نویسندگانی نظیر داگلاس برینکلی از سخنرانان اصلی جشن «شب ونه‌گات» در ایندیاناپولیس خواهند بود. ماه آینده نیز دانشگاه ایندیانا بلومینگتون برنامه «یک اتحاد کورت ونه‌گاتی» را با صحبت‌های دیو اگرز برگزار خواهد کرد.

رمان ونه‌گات که در ۱۹۷۲ به یک فیلم تبدیل شد که جرج روی هیل آن را کارگردانی کرد، در سال ۲۰۱۹ در قالب یک اقتباس تلویزیونی جدید آماده بازگشت به صفحه نمایش می‌شود، با کارگردانی کاری اسکاگلند، که برای کار خود در «سرگذشت ندیمه» نامزد جایزه امی شد.

یکی از دلایکی که نیم قرن پس از انتشار این کتاب، چنین هیاهویی برای آن برپا شده این است که یکی از تخیلی‌ترین رمان‌هایی است که تا به حال درباره جنگ نوشته شده است. ونه‌گات پیش از این پنج رمان دیگر ازجمله کتاب‌های برنده جایزه –سیرن‌های تایتان و گهواره گربه- نیز منتشر کرده بود اما این «سلاخ‌خانه شماره پنج» بود که برایش شهرت بین‌المللی را به همراه آورد. دو دهه طول کشید تا او بالاخره درباره کشتار ۱۳ فوریه ۱۹۴۵ نوشت که در آن او و چند زندانی جنگی دیگر تنها به این خاطر که در یک سلاخ‌خانه زیرزمینی بودند، نجات یافتند.

ونه‌گات تصمیم گرفت نه تنها بمباران ۴۵۰۰ تن بمب انفجار قوی و آتش‌زا توسط نیروهای متفقین و ویرانی ۳۹ کیلومتر مربع از آنچه ونه‌گات آن را «احتمالا زیباترین شهر جهان» می‌نامد، توصیف کند، بلکه طنز و علمی‌تخیلی را کنار هم گذاشت تا یک رمان سورئال تراژیک-کمدی خلق کند.

پیش‌نویس‌های متعددی از «سلاخ‌خانه شماره پنج» در مجموعه دست‌نویس‌های ونه‌گات در کتابخانه لیلی دانشگاه ایندیانا وجود دارد که نشان می‌دهند نویسنده که زمان انتشار رمان ۴۶ ساله بود، چطور موشکافانه کار کرد تا به نتیجه دلخواه خود برسد؛ درست از همان جمله به یادماندنی آغازین: «تمام این‌ها کمابیش اتفاق افتاده.»

این کتاب تا سال ۲۰۱۱ همچنان از سوی دبیرستان ریپابلیک در میزوری ممنوع بود. اگرچه خشم بخش‌های کوچکی از محافظه‌کاران امریکا نتوانست ضربه بزرگی به محبوبیت کلی کتاب علی‌الخصوص در میان خوانندگان جوان بزند. گزارش شده که «سلاخ‌خانه شماره پنج» تنها در قرن ۲۱ بیش از ۴۰۰ هزار نسخه فروش داشته است.

اگرچه ونه‌گات در میان خوانندگان ضدجنگ یک قهرمان محسوب می‌شد، عقاید مختلفی درباره‌اش وجود داشت. طرفدارانش شامل مارتین امیس و گراهام گرین می‌شدند که ونه‌گات را به عنوان یکی از بهترین نویسندگان امریکایی توصیف می‌کردند. در مقابل، بعضی منتقدین به کتاب‌هایش به خاطر اینکه «بی‌مزه» و «خودمانی» است حمله می‌کردند و حتی گور ویدالِ تندخو ونه‌گات را «بدترین نویسنده امریکا» خواند.

ونه‌گات همچنان به «سلاخ‌خانه شماره پنج» افتخار می‌کرد و بارها به شوخی گفت: «تنها یک نفر در کل این سیاره وجود دارد که از کشتار درسدن سود برد و آن من بودم. من بابت هر فردی که کشته شد، سه دلار گرفتم. تصور کنید.»

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...