رمان «سفر به شرق» [The trip to the east] نوشته کریستین آنگوت [Christine Angot]، «عهد پدری» [The paternal clause] نوشته یوناس حسن خمیری [Jonas Hassen Khemiri] و کتاب «همچون آسمانی بر ما» [Like a sky in us] نوشته یاکوتا الیکاوزویچ [Jakuta Alikavazovic] برندگان جایزه مدیسی در سال 2021 [The 2021 Medici Prize] شدند.

سفر به شرق» [The trip to the east]  کریستین آنگوت [Christine Angot

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، هیئت داروان جایزه مدیسی دیروز (26 اکتبر) کریستین انگوت را برای رمان «سفر به شرق»، یوناس حسن خمیری را برای رمان «عهد پدری» و کتاب «همچون آسمانی بر ما» نوشته یاکوتا الیکاوزویچ را به عنوان برندگان جایزه مدیسی در سه بخش رمان فرانسوی، غیرفرانسوی و کتاب غیرداستانی معرفی کردند.

کریستین انگوت در دور چهارم انتخاب با کسب 6 رای مثبت در برابر 4 رای مثبتی که کریستوفر دونر برای «گوی فرانسوی» دریافت کرد برنده جایزه مدیسی در بخش رمان فرانسوی شد. این رمان -که از سوی نشر فلاماریون در فرانسه منتشر شده و تاکنون 17‌هزار نسخه از آن در فرانسه به فروش رفته- به خاطرات گذشته دوران کودکی نویسنده و ارتباطش با والدین و پدرش پرداخته است.

رمان «عهد پدری» -که یوناس حسن خمیری، نویسنده سوئدی آن را نوشته- درباره پدربزرگ یک خانواده است که مجبور است در سال دو بار به سوئد سفر کند تا با خانوده‌اش دیدار کند؛ اما در واقع می‌خواهد اجازه اقامت خود را حفظ کند. نویسنده در این رمان با زبانی طنز پیوندهایی که انسجام یک خانواده را تضمین می‌کند، زیر سوال می‌برد.

یاکوتا الیکاوزویچ در کتاب «همچون آسمانی بر ما» شبی را که در موزه لوور در بخش اشیای عتیقه گذرانده، روایت می‌کند؛ تجربه‌ای که او را به یاد پدری می‌اندازد که همراه با او روزی از این مکان دیدن کرده بود.

سال گذشته کلوئی دلوم برای رمان «قلب مصنوعی»، آنتونیو مونوز مولینا برای رمان «گردشگری تنها در میان جمعیت» و کارل اوه کناسگور برای اثر «پایان نبرد» به‌ترتیب برندگان جایزه مدیسی در بخش رمان فرانسوی، غیرفرانسوی و اثر غیرداستانی بودند.

جایزه‌ ادبی «مدیسی» در سال ۱۹۵۸ راه‌اندازی شد تا نویسندگان خلاق را با وجود ناشناخته‌بودن‌شان در دنیای ادبیات مورد تقدیر قرار دهد. این جایزه در سال‌های اولیه تنها ویژه بهترین رمان فرانسوی بود؛ اما در سال‌های بعد بخش‌ رمان خارجی و سپس بخش مجموعه مقالات نیز به آن افزوده شد. از میان نویسندگان سرشناسی که تاکنون موفق به دریافت جایزه رمان خارجی «مدیسی» شده‌اند، می‌توان به «پل آستر»، «اورهان پاموک»، «میلان کوندرا»، «اومبرتو اکو» و «فیلیپ راث» اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...