به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از اکتوالیته-  پائولو کوئیلو از نخستین رمان پیش‌گامش «کیمیاگر» تا آخرین اثرش «هیپی» همواره کوشیده با روش خاص فیلسوف‌مآبانه داستان‌گویی‌اش خوانندگان مشتاق را وارد ماجراجویی‌های جدید و پرحادثه کند. حالا که تعداد پرشماری از مردم به خاطر شیوع کرونا در روزهای خودقرنطینگی به سر می‌برند و مجبور هستند از خانه خارج نشوند، نویسنده برزیلی تصمیم گرفته تا برخی از کتاب‌های الکترونیک خود را به صورت آنلاین و رایگان در دسترس طرفدارانش قرار دهد.

کوئیلو نیز همانند نیل گیمن، نویسنده انگلیسی روی وب‌سایت‌‌اش آدرس آثاری را که حالا رایگان عرضه شده‌ قرار داده و از مردم خواسته که به آن‌ها سر بزنند و هر کدام از کتاب‌ها را که خواستند دانلود کنند.

خالق کیمیاگر در اینستاگرام خود نیز عرضه رایگان کتاب‌هایش را اعلام کرده و نوشته «در این دوران بیماری همه‌گیر جهانی چند عنوان از کتاب‌هایم را به صورت الکترونیکی و رایگان در صفحه خود قرار داده‌ام.» از زمانی که این اطلاعیه روی صفحه او منتشر شده، تعداد بسیاری از طرفداران نویسنده برزیلی از او برای به اشتراک‌گذاری آثارش قدرانی کرده‌اند. در حال حاضر وب‌سایت نویسنده چندین کتاب الکترونیک نظیر «دست‌نوشته‌های آکرا»، «مبارزان راه روشنایی» و «راه تعظیم کردن» را به زبان‌های مختلف در این سایت:
https://paulocoelhoblog.com/books-online
در دسترس قرار داده است.

پائولو کوئیلو، نویسنده معاصر برزیلی است که یکی از پرخواننده‌ترین و تاثیرگذارترین نویسندگان امروز به شمار می‌آید. رمان «کیمیاگر» معروف‌ترین کتاب پائولو کوئیلو، یکی از رمان‌های بسیار پرفروش دهه پایانی قرن بیستم است که در ایران همانند کشورهای مختلف دنیا بسیار محبوب بوده و بیش از 52 زبان ترجمه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...