رمان «آنسوی رنگین کمان گریس» [Beyond Grace’s Rainbow] نوشته کارمل هرینگتون [Carmel Harrington] با ترجمه بهناز شیبانی توسط نشر آداش منتشر و راهی بازار نشر شد.

آنسوی رنگین کمان گریس» [Beyond Grace’s Rainbow] کارمل هرینگتون [Carmel Harrington]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب یکی از عناوین پرفروش نیویورک‌تایمز است و گفته می‌شود سبک نوشتاری نویسنده‌اش، مخاطب را یاد کتاب‌های جوجو مویز می‌اندازد. این‌کتاب برنده جایزه ادبی کیندل و عنوان بهترین کتاب رمانتیک سال به انتخاب کاربران پایگاه اینترنتی EBook شده است.

«آنسوی رنگین کمان گریس» داستان زندگی زنی به‌نام گریس است که با اطلاع‌یافتن از ابتلایش به سرطان پیشرفته، از همسرش جدا می‌شود و زندگی را با پسر کوچکش ادامه می‌دهد. اما عشق، دوباره او و همسرش را مقابل هم قرار می‌دهد و داستان‌هایی تلخ و شیرین شکل می‌گیرند.

بهناز شیبانی مترجم این‌کتاب، فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی است. «آنسوی رنگین‌کمان گریس» اولین‌ترجمه‌ای است که از این‌مترجم منتشر می‌شود.

این‌کتاب با ۳۵۶ صفحه و قیمت ۹۳ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...