به گزارش تسنیم،‌ انتشارات کتاب نیستان کتاب صوتی «خرم‌آباد» [Хуррамабад یا Hurramabad] نوشته آندری ولاس [Andreĭ Volos] را که توسط شهرام  همت زاده پیش از این ترجمه شده بود‌، را با صدای مریم محبوب منتشر کرد.

خرم آباد [Хуррамабад یا Hurramabad] نوشته آندری ولاس [Andreĭ Volos]

«خرم‌آباد» رمان عشق به انسان و سرزمین است. رمانی که به بهانه عشق به سرزمین خجند و بخارا و به بهانه مردمانی که به خاطر این عشق کشته شده‌اند نوشته شده است. این رمان که نویسنده آن را بهترین داستان زندگی خود بیان کرده از دریچه قلم یکی از نویسندگان چیره‌دست شوروی سابق و تاجیکستان امروز تالیف شده است و روایتی از زوال انسان و زندگی او در جریان جنگ‌های منجر به استقلال تاجیکستان و تشکیل جمهوری در این کشور است.

روایتی که نویسنده اذعان می‌کند در صورت منحل نشدن کشور اتحاد جماهیر شوروی و آغاز نشدن جنگ‌های استقلال‌طلبانه در تاجیکستان طی آن فرجام بسیاری از انسان‌ها به جای تلخی و سیاهی امروز این رمان، فرجامی سپید و سرشار از شادی داشت. آندری ولاس که تاکنون موفق به دریافت جوایزی همچون جایزه دولتی روسیه، آنتی بوکر، پن مسکو، روسیه ایتالیا و مسکو پن شده است.

در ژانری که او با کمک آن داستانش را روایت می‌کند داستان‌های مختلف می‌توانند قهرمان‌هایی تکراری و تکرار شونده در هم داشته باشند و این موضوع در دل کتاب مورد توجه نیز قرار نگیرد. بر پایه همین موضوع «خرم‌آباد» روایتی واقعی از سرگذشت واقعی ولی در قالب رمان افرادی است که غالبا و اصالتا روس هستند و پس از فروپاشی شوروی و آغاز جنگ‌های داخلی تاجیکستان با مشکلات متعددی مواجه شده و یا مجبور به ترک تاجیکستان شده‌اند و یا اینکه با مشکلات این دوران دست و پنجه نرم می‌کنند.

وی نام «خرم‌آباد» را بر مبنای داستان‌های کهن ایرانی و به معنای شهری زیبا و آباد و شاد در شرق انتخاب کرده است و در مقدمه چاپ نخست از این کتاب بیان می‌دارد که مقصودش از این شهر، دوشنبه پایتخت فعلی جمهوری تاجیکستان است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...