تصویربرداری تله‌فیلم "پایان بازی" به‌کارگردانی "کاظم معصومی" و تهیه‌کنندگی «علیرضا رئیسیان» بر اساس رمان "فردریش دورنمات" به پایان رسید. 
  
این فیلم تلویزیونی که از یک ماه قبل به کارگردانی "کاظم معصومی" جلو دوربین رفته بود، مرحله تصویربرداری خود را پشت سر گذاشت تا به زودی روی میز تدوین قرار گیرد. بنا بر این گزارش، "پایان بازی" را "علیرضا رئیسیان" برای گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما تهیه می‌کند و بازیگرانی چون مسعود رایگان، بابک حمیدیان، کاظم هژبر آزاد، سعید شهریاری و فرامرز روشنایی در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند.

"پایان بازی" برداشتی آزاد از داستان "قاضی وجلادش" اثر "فردریش دورنمات" است و ماجراهای آن حول شخصیتی به نام سرگرد شکیبا رقم می‌خورد که افسر ویژه قتل اداره آگاهی است. او در پایان خدمت خود دچار بیماری مزمنی شده است و همزمان با پرونده‌ای پیچیده در مورد قتل مشکوک یکی از افسران اداره آگاهی درگیر می‌شود تا اینکه ...

به گزارش فارس "پایان بازی" بر اساس فیلمنامه‌ای از کاوه سجادی حسینی و علی کاظمیان ساخته شده است و دیگر عوامل آن عبارتند از:

مدیر تصویربرداری: مرتضی غفوری، صدا بردار: داریوش صادق پور، طراح چهره‌پردازی: مهران روحانی، طراح صحنه و لباس: محسن پناهی، مدیر تولید: محمدرضامنصوری.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...