بیستمین شماره فصلنامه تخصصی «سینما حقیقت» منتشر شد.

بیستمین شماره فصلنامه تخصصی «سینما حقیقت

به گزارش کتاب نیوز، در سرمقاله این شماره با عنوان «سینما حقیقت به راه خودش ادامه می‌دهد» حمیدی مقدم از مشکلات پیش روی برگزاری جشنواره سینما حقیقت مطالبی نگاشته است. «در حوزه برگزاری جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت، جشنواره چهاردهم نشان از یک تجربه موفق در اوج غریب پاندمی داشت و تیمی که بی وقفه در تلاش برای تحقق شیوه نمایش برخط بود، نخستین سالی که برخط جشنواره برخط گذشت، مخاطبان گسترده‌ای را با خود همراه ساخت.»

آنچه در این شماره می خوانید:

آفتاب آمد دلیل آفتاب / فاطمه شاه بنده
اصلاح و مرمت فیلم های تاریخ سینمای ایران / لادن طاهری
لیسون یک مکان / پارسا زنگنه
از ادینبورو آغاز شد /علی موسوی
اهمیت نگاتیو در سینما /فرانک آرتا
شاعرانگی با زعفران / رویا سلیمی
زعفران عاطفه /زهرا ایزدی
فرش زرپران /هیراد آخوندی
زعفران زیبایی از دست رفته /پیمان امامی
میل پرتاب خودم درون رنگ ها /محمد لطفی
ترانه حزن /فاطمه شاه بنده
به کدام سو خیره نگاه می کنم /راضیه فیض آبادی
جهان در چشم او / غاطمه شاه بنده
دوربین عشق است / سهیل احسنی
هنر زندگی کردن / علی اکبر حیدری
پرتره : مرتضی پورصمدی
مرد اخلاق امیر شهاب رضویان
جادوگر / امید بنکدار
کمک به اندیشه ورزی / پوران درخشنده
هم کلاسی / فرهاد ورهرام
رنج شیرین همراه با جنون خوش خیم /محسن جعفری راد
جوان رعنای بسکتبال / عباس نصراللهی
جاودانگی در اوج / سحر عصرآزاد
بازخوانی اوج و فرود یک قهرمان / عباس نصراللهی
اندوهی بر رابطه خانوادگی / فاطمه شاه بنده
انسان رنج : گفتگو / محسن جعفری راد - علی فرهمند
چگونگی ارائه ایده فیلم / فروغ رستگار
آسیب شناسی اکران آنلاین مستند / فاطمه شاه بنده
تجربه شخصی یک فیلم ساز / فرزاد جعفری
نکات ضروری پیچینگ برای فیلم سازان و فیلمنامه نویسان / الیوت گرو
چگونگی یک ارائه / کیانا نیکلایی
دوست بدون مرز / آرش میرباقری
تولد مردی که لوبیا شد / آرزو معتمدی
جهان نابرابر کوچک / سمیه کشانی
یک جنگجو در مبارزه ای نابرابر / دنیا میر کتولی
زنده باد زندگی زنده باد دیک جانسون / ابراهیم موسوی
به درون ذهن من بیا / محراب توکلی

فصلنامه «سینما حقیقت» در ۱۸۴ صفحه و با قیمت ۳۰ هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. نسخه الکترونیکی این شماره و شماره‌های دیگر این فصلنامه را می‌توانید در فیدیبو بخوانید.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...