شماره جدید مجله «سه‌نقطه» (مکتوب طنز [+ جد] فارسی) با پرونده ویژه «بهار دلکش رسید و وضع دل خزان‌طور» و عکس روی جلد محمدرضا شجریان منتشر شد.

سه نطقه طنز بهار دلکش رسید و وضع دل خزان‌طور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  ایسنا، در شماره بیست‌ودوم ماهنامه «سه‌نقطه» (مکتوب طنز [+ جد] فارسی) نویسندگان در پرونده‌ای ویژه با عنوان «بهار دلکش رسید و وضع دل خزان‌طور» به ستایش بهار پرداخته‌اند و همچنین در بخشی ویژه با نام رمضانیات از حال و هوای ماه مبارک رمضان نوشته‌اند.

در اولین یادداشت پرونده این شماره با عنوان «ما کهنه‌دوست‌ها» علی آینه‌ور سراغ تقابل میان نوشدگی و کهنه‌گرایی می‌رود. مریم نظامدوست در «فست‌فود و بانک و شوهرخاله و رئیس‌جمهور» به توصیف بهار و شرح انواع خواب در این فصل می‌پردازد. فاطمه خسروانی در «در بهار خطرناکیم آقا» رابطه بهار با مادران، مدارس پسرانه، شاعران و جوانان را شرح می‌دهد. مطلب بعدی با نام «پروردگار در آغاز یک باغچه آفرید» از مریم حسن‌نژاد، مطلبی مفصل درباره تصنیف بهار دلکش محمدرضا شجریان است و ظرافت‌های هنرمندانه‌اش. کوثر محبی در یادداشتی با عنوان «صائب، حاج‌فاطمه و چهار داماد قدبلند» قصه‌ مادربزرگی را تعریف می‌کند که شبیه بهار است. رضا میرجعفری در مطلب «بهاریه؟ نداریم» از این‌که چرا سرودن بهاریه در شاعران نسبت به سالیان گذشته کمرنگ‌تر شده می‌گوید. احسان حسینی‌نسب در متنی با نام «که انسان رنج است» رابطه میان بهار و رنج را شرح می‌دهد. آخرین یادداشت پرونده با عنوان «دیدن در پاییز» عاشقانه‌ای با مضمون بهاری است که محمد صاحبی آن را نوشته است.

ماهنامه «سه‌نقطه» با همکاری شیما جوهرچی، طیبه دالایی، نفیسه رحمانی، حامد رضوی، محمد رفیعی، حسین شمس، سیدمحمد صاحبی، محمد صمدی، فاطمه فهیمی، مرتضی کاردر، سحر نحوی، فاطمه چاوشی و... و به مدیرمسئولی امید مهدی‌نژاد تولید و منتشر می‌شود.

بیست‌ودومین شماره «سه‌نقطه» در ۲۲۰ صفحه و با قیمت ۵۰هزار تومان در کتابفروشی‌ها و دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه‌های آنلاین عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...