به گزارش تسنیم، یکصد و پنجاه و هشتمین شب شعر طنز «در حلقه رندان» شب گذشته(یکشنبه 24 آذر) در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد. در ابتدای این محفل طنز عباس احمدی شعری طنز درباره وضعیت دانشجویان خواند. همچنین روح‌الله احمدی که به همراه او اجرای این برنامه را برعهده داشتند، از اسماعیل امینی دعوت به حضور روی سن و شعرخوانی کرد.

نسیم عرب امیری شاعر بعدی بود که شعری درباره به روز بودن پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها در زمینه استفاده از فضاهای مجازی خواند. مصطفی صاحبی، از دیگر شاعران حاضر، نیز درباره دانشجویان شعری با این مطلع برای حاضران خواند: «فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم/ ترم آخر شد و یکبار دگر افتادم»؛ این شعر او با تشویق ممتد دانشجویان همراه شد.

در ادامه امین تویسرکانی متنی ادبی را درباره معیارهای جذب مجریان و گویندگان در صداوسیما خواند. مهدی فرج‌اللهی نیز قطعاتی را با تکنوازی گیتار تقدیم حاضران کرد. سید امیر سادات موسوی، نادر ختایی، روح الله احمدی نوبت های بعدی شعرخوانی را به خود اختصاص دادند. در ادامه اکبر کتابدار کارشناس ادبی و مدرس دانشگاه نیز درباره صنعت تکرار در طنز نکاتی را مطرح کرد. رضا احسان پور و مهدی استاد احمد نیز به شعرخوانی پرداختند.

یوسفعلی میرشکاک نیز که مهمان ویژه این برنامه بود، با بیان خاطراتی گفت: من روستازاده هستم. در منطقه‌ای بین کرخه و شاهور و پایین‌تر از اندیمشک به دنیا آمده‌ام. روستایی که متعلق به سادات موسوی فخرایی بود.
وی درباره فعالیت‌های فرهنگی کنونی خود به بیان طنز توضیح داد و افزود: روزی دوست داشتم خانه‌ای داشته باشم و نشد. بعد آرزو کردم که پولی داشته باشم و ماشین بخرم و مسافرکشی کنم اما باید فوق‌لیسانس می‌گرفتم و نشد. این روزها آرزو دارم روزی بتوانم اختلاس کنم. این کار نیاز به مدرک ندارد؛ بلکه امکانات خاصی می‌خواهد مثلاً باید برادر یا قوم و خویش آدم خاصی باشی.

میرشکاک در پایان اثری را از مجموعه طنز خود با نام «دیپلمات‌نامه» تقدیم حاضران کرد. شعرخوانی و متن خوانی امید مهدی‌نژاد، علیرضا لبش، عبدالله مقدمی و عمران معماریان و اجرای صابر قدیمی و سعید طلایی دیگر بخش‌های این برنامه بود.

................ هر روز با کتاب ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...