دموکراسی در انبار علوفه | شرق


زمان زیادی از فیلم «حرف‌های زنانه» [2022]، اثر سارا پولی، یا همان سارای به‌یادماندنی سریال قصه‌های جزیره در انبار علوفه می‌گذرد. فیلم نادری که جدال و گفت‌وگوی هشت زن در باره موضوعی را پی می‌گیرد. خالقان فیلم هم زنان هستند. از تهیه‌کنندگان «فرانسیس مک دورمند» و «دده گاردنر» تا گروهی از استعدادهای درخشان که همگی برای نخستین بار کنار هم بازی می‌کنند. هشت زن جمع شده در انبار علوفه، شورای موقتی هستند که وظیفه تصمیم‌گیری درباره وضعیتی خفه‌کننده برعهده آنهاست.

حرف‌های زنانه

تکامل قابل جابه‌جایی از نسلی به نسل دیگر عامل بقا و حیات و تکثیر موجودات است. موجوداتی که این ویژگی و صفت را نداشته باشند، تدریجاً منقرض می‌شوند. مگر آنکه به روش گزینش مصنوعی و با مراقبت و یاری تکثیر شوند و گسترش یابند. جامعه‌ای که از درون تولیدمثل می‌کند و می‌زاید، و گاهی خود شکارچی محصولات دست‌چین و متمایزش می‌شود یا محکوم به فناست یا باید در انتظار شورش با ابعاد وسیع خشونت‌بار باشد. شهروندان عصیانگر، پر سوال و هراسان در پی آسیب دیدگی، عاقبت به دنبال راهی برای تغییر می‌افتند و بالاخره متوجه خواهند شد، ابزارهای سرکوب آنقدرها کارآمد نیست. نمونه‌ای از جامعه آزاردیده که به مرحله انزجار از خود و جهان پیرامون رسیده در فیلم «حرف‌های زنانه» دیده می‌شود.

داستان فیلم در سال ۲۰۱۰ در مزرعه‌ای در کانادا می‌گذرد. دنیایی عجیب برگرفته از واقعیت. داستان فیلم در منطقه‌ای می‌گذرد که به لحاظ مذهبی بسته و فرقه مانند است. مردان این منطقه از انزوای زنان بی‌سواد سوءاستفاده می‌کند و اجازه ورود هیچ‌گونه فناوری به مستعمره نمی‌دهد. زنان به روش مردم قرن‌ها پیش لباس می‌پوشند و زندگی می‌کنند. همه این سیاست‌ها توجیهی برای نگهداری اقتدار معنوی است. جامعه‌ای که وصفش رفت، کم‌وبیش سرپاست تا اینکه زنان زیادی قربانی تجاوز می‌شوند. مردان با استفاده از مسکن گاوی زنان را خواب می‌کنند و به آنها تجاوز می‌کنند؛ اما حملات را به شیاطین و ماوراءالطبیعه نسبت می‌دهند یا زنان را هذیان‌گو و دروغگو می‌دانند. مدتی به این شکل می‌گذرد تا اینکه یکی از مردان توسط زنان دستگیر می‌شود. مردان مستعمره برای نجات او از منطقه دور می‌شوند. این دوری فرصتی ایجاد می‌کند تا زنان درباره آینده‌شان تصمیم بگیرند. هرچند بزرگان مستعمره به آنها دستور داده‌اند که مردان را ببخشند تا از بهشت محروم نشوند. اما زنان به‌سرعت جمع می‌شوند و با روشی بدوی از میان سه گزینه رأی‌گیری می‌کنند: بمانند و کاری انجام ندهند، بمانند و بجنگند یا مستعمره را ترک کنند.

هنگامی که دو گزینه آخر در پیشتازی قرار می‌گیرند، سه خانواده از زنان برای انتخاب تصمیم نهایی جلسه‌ای طولانی برگزار می‌کنند. این گفتگوی طولانی شالوده اصلی فیلم است. چنین داستان عجیبی یک فیلم تخیلی و یا نمادین برای بیان آموزه‌های فمینیسم نیست. مشابه این رخداد وحشتناک، در بولیوی اتفاق افتاد و نه در سال‌ها و قرون گذشته، بلکه بین سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹. در آن سال‌ها هفت نفر به دلیل تجاوز به بیش از ۱۰۰ زن محاکمه و زندانی شدند. اتفاقی که اساس رمان «حرف‌های زنانه» [women talking] از میریام تووز [Miriam Toews] کانادایی شد که خود در جامعه منونیت بزرگ شده بود، و سارا پولی آن را به فیلم تبدیل کرده است.

جامعه منونیت گروه‌های فوق مذهبی هستند که از مدرنیته دوری می‌کنند. اشاره به این پیش‌زمینه فیلم را دیدنی‌تر می‌کند و جدال بین زنان را تماشایی‌تر. بحث‌هایی که منجر به تصمیم می‌شوند، کاملاً دراماتیک، از نظر فکری جذب‌کننده و از نظر احساسی درگیرکننده هستند این گروه شامل یک مرد هم هست. آگوست که مادرش به دلیل نامعلوم از گروه طرد شد به یاری زنان می‌آید. گروه مشورتی از او که تحصیلات غیرمذهبی را در خارج از مستعمره دریافت کرده و به‌عنوان معلم پسران به آنجا بازگشته است، می‌خواهند که به آنها کمک کند. حضور او به‌عنوان وقایع‌نگار این گردهمایی، بُعد بیشتری به فضا می‌دهد و بهانه‌ای است برای گریز به دنیای مردان.

حرف‌های زنانه» [women talking] از میریام تووز [Miriam Toews]

بحث‌هایی که در اتاق زنان شکل می‌گیرد، مفاهیم عمیقی همچون اخلاق خشونت، ماهیت بخشش واقعی، ضربه ناشی از احساس گناه و شرم زنان که عامل طولانی‌شدن در آزار و اذیت بوده را نشانه می‌رود و جالب اینکه همه گفتگوها در بستر ایمان مسیحی تزلزل‌ناپذیر زندگی زنان پیش می‌رود و به آن بی‌اعتنا نیست. سارا پولی اغلب از فلاش‌بک‌هایی که ممکن است بحث‌ها را روشن‌تر کند، دوری می‌کند و بی‌رحمی‌ها را خارج از صفحه‌نمایش نگه می‌دارد و در عوض بر اجراهای گروهی باظرافت فوق‌العاده تکیه می‌کند تا توجه مخاطب را به خود جلب کند. هر چند لابه‌لای گفتگوها از تصاویری کوتاه استفاده می‌کند که در ذهن می‌مانند و از کسالت گفتگوها می‌کاهد او ارجاع‌هایی هم به سینمای کلاسیک دارد. نمای نزدیک از شخصیت فرانسیس مک‌دورمند، شبیه تجسم نمادین مرگ «اینگمار برگمان» است و مجموعه بحث‌های سیاسی پرشورش یادآور «سرزمین و آزادی» «کن لوچ».

سارا پولی با فیلم حرف‌های زنانه ثابت کرد فیلمسازی جسور و تجربه‌گراست که اهمیتی به گیشه نمی‌دهد. اولین نمایش جهانی فیلم او در چهل و نهمین جشنواره فیلم تلوراید در ۲ سپتامبر ۲۰۲۲ بود و در ایالات متحده در سینماهای منتخب در ۲۳ دسامبر ۲۰۲۲ اکران شد. فیلم حرف‌های زنانه به خاطر فیلمنامه و کارگردانی پولی، بازی بازیگران به‌ویژه فوی، باکلی و ویشاو و موسیقی فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. این فیلم به‌عنوان یکی از ده فیلم برتر سال ۲۰۲۲ توسط هیئت ملی بازبینی و مؤسسه فیلم آمریکا معرفی شده و در نود و پنجمین دوره جوایز اسکار نامزد دریافت بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اقتباسی شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...