ششمین شماره "اصحاب قلم"، گاهنامه‌ی ادبی - هنری انجمن قلم ایران، منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز، عناوین برخی از مطالب اصحاب قلم شماره شش، به این قرار است: نوروز در نمایشگاه آنکارا، خلیج فارس به روایت شعر، گزارش آخرین دیدار از استاد طاهره صفار زاده، بحث کوتاهی در باره فیلمنامه اقتباسی قرآنی، کندو کاوی پیرامون ادبیات داستانی جنگ، آشنایی با قلم زنان در ادبیات ترکیه، پل ارتباطی تشخیص و واقع نمایی در داستان، نئو رئالیزم، خالق افسانه های تمثیلی در دنیای مدرن، نقد وبررسی "شته ها و شکوفه ها"، "باده کهن"، "شماس شامی"، "جاده های خلوت جنگ"، "هم سیب،هم ستاره"، "آوای نهنگ"، گفتگو با مِژگان شیخی، گیتا گرگانی.

همکاران این شماره عبارت اند از: راضیه تجار،،شهریار بحرانی، فیروز زنوزی جلالی، شهریار زرشناس، محمد رضا سرشار، کامران پارسی نِژاد، عباس براتی پور، کامران شرفشاهی، محمد رضا اصلانی، مِژگان شیخی، سهیلا عبدالحسینی، رضا عبداللهی، پاشا صمیمی خلخال، محمود اسعدی، جلال توکلی، باقر رجبعلی، منیِِژه جانقلی، علی الله سلیمی، آراسته گنجی پور، مهرام بهین، نسرین تقی زاد کاراجا، مهیندخت حسنی زاده، محمد باقر رضایی و لیلا جعفری.

صاحب امتیاز،مدیر مسئول و سردبیر گاهنامه اصحاب قلم ، به ترتیب، انجمن قلم ایران، محمد رضا سرشار و راضیه تجار هستند.

ششمین شماره "اصحاب فلم" در 232 صفحه قطع وزیری کوتاه، به بهای 3000 تومان ،به وسیله انتشارات سوره مهر منتشر شده و از طریق دفتر انجمن قلم، به شماره تلفن 88059319، قابل تهیه است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...