«جسارت رانندگی» [Daring to drive] که شرح خاطرات و زندگی منال شریف [Manal al-Sharif] از دوران کودکی و نوجوانی تا جوانی و زیر پا گذاشتن قوانین عربستان است، به صورت گویا منتشر شد.

جسارت رانندگی» [Daring to drive] خاطرات و زندگی منال شریف [Manal al-Sharif]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، کتاب صوتی «جسارت رانندگی» نوشته منال شریف با ترجمه مریم سعادتمند بحری با روایت معصومه نورزاده در نشر ماه‌آوا منتشر شده است.

در معرفی این کتاب و نویسنده آن آمده است: منال شریف زنی اهل عربستان که در مکه به دنیا آمد. او سمبل ایستادگی، مبارزه‌ و مقاومت است. «منال» برخلاف قوانین موجود در جامعه، رانندگی می‌کند و در برابر حکمرانی مطلق مردان کشورش می‌ایستد و به یک فعال حقوق زنان در عربستان تبدیل می‌شود.

کتاب صوتی «جسارت رانندگی» (Daring to Drive) روایتگر دوران کودکی و نوجوانی این زن مسلمان در یک محیط بسته و پرتنش است.

منال شریف در این اثر پرفروش به شرح خاطرات و زندگی خود از دوران کودکی و نوجوانی تا جوانی و زیر پا گذاشتن قوانین عربستان می‌پردازد.

منال شریف کمپینی به نام «رانندگی زنان» را با انتشار فیلمی از خود در حال رانندگی در شبکه‌های اجتماعی به راه انداخت. او به دلیل این کارش در سال ۲۰۱۱ دستگیر و بعد آزاد شد اما دوباره روز بعد بازداشت شد. نیویورک‌تایمز و آسوشیتدپرس، کمپین «رانندگی زنان» را با اعتراضات مردم سرزمین‌های عرب و بهار عربی بی‌ارتباط ندانستند و بازداشت طولانی‌مدت منال را دلیلی بر ترس مقامات سعودی اعلام کردند.

منال شریف از سوی تایم، فوربز، انجمن آزادی اسلو و رسانه‌ها و انجمن‌های بین‌المللی دیگر بسیار تحسین و تمجید شد. فارین پالیسی منال شریف را در فهرست ۱۰۰ شخصیت متفکر دنیا در سال ۲۰۱۱ قرار داد. همچنین نشریه «فوربز» نام وی را در لیست زنانی که دنیا را دچار تغییر کردند، جای داد و مجلۀ دیلی بیست نام منال را به عنوان یکی از زنان شجاع مطرح و نشریۀ تایم نیز او را به عنوان یکی از ۱۰۰ انسان تأثیرگذار جهان در سال ۲۰۱۲ معرفی کرد. شریف جوایز فراوانی در این خصوص به دست آورد. او یکی از سه شخصیتی است که اولین جایزۀ واسلاو هاول(واتسلاف هاول) را به دلیل خلاقیت در اعتراض از سمت انجمن آزادی اسلو دریافت کرد.

این کتاب نخستین‌بار در سال ۲۰۱۷ منتشر شد و ترجمه آن در انتشارات مروارید عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...