یک صفحه از «شاهنامه» شاه طهماسب روز چهارشنبه به قیمت هفت میلیون و 400 هزار پوند (12 میلیون دلار) فروخته شد و رکوردی جدید در حراج آثار اسلامی در جهان ثبت کرد.

به گزارش خبرآنلاین به نقل از رویترز ، این صفحه مصور که بخشی از اثری حماسی  فردوسی است فریدون را در لباس اژدها نشان می‌دهد، او با این کار می‌خواهد پسرانش را آزمایش کند.

این صفحه بخشی از مجموعه استوارت کری ولچ، صاحب‌نظر مشهور آمریکایی و مجموعه‌دار آثار هنری اسلامی و هندی بود.

این صفحه از «شاهنامه» در حراجی آثار مجموعه ولچ در سوتبی در لندن فروخته شد. حراجی آثار ولچ در دو بخش صورت می‌گیرد و بخش دوم این حراجی ماه مه در لندن برگزار می‌شود.

مسئول حراجی درمورد «شاهنامه» گفت: «این اثر در جهان به عنوان یکی از برترین آثار مصور دستنویس در تمامی دوران‌ها و فرهنگ‌ها و یکی از بزرگترین آثار جهان شناخته می‌شود.» این درحالی بود پیشتر انتظار می‌رفت این اثر بین دو تا سه میلیون پوند به فروش برود.

رکورد قبلی اثر هنری اسلامی در یک حراجی نیز سال گذشته با فروش فرشی ایرانی متعلق به قرن هفدهم میلادی به قیمت شش میلیون و 200 هزار پوند شکسته شده بود.

حراجی سوتبی در سال 2008 موفق شد کلیدی متعلق به قرن دوازدهم را که گفته می‌شد کلید کعبه، خانه خدا است به قیمت 9 میلیون و 200 هزار پوند به فروش برساند اما متخصصان در صحت و اعتبار کلید شک داشتند و به همین دلیل این معامله لغو شد.

ولچ سال 2008 درگذشت. او شاخص‌ترین فرد در معرفی شاهکارهای اسلامی و هندی به غرب بود.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...