گابریل گارسیا مارکز نویسنده‌ی "صد سال تنهایی" و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل به همراه چند چهره‌ی مطرح جهان در فیلم مستندی که درباره‌ی فیدل کاسترو رئیس جمهور پیشین کوبا ساخته شده حضور یافت.

به گزارش مهر؛ به نقل از سی‌بی‌سی ، در این فیلم مستند که به وسیله‌ی فیلمساز آمریکایی استرلا براوو ساخته شده علاوه بر مارکز، با هنک آرون بازیکن بیس‌بال و چند شخصیت بین‌المللی درباره‌ی کاسترو مصاحبه شده‌ است.

براوو در این فیلم با مصاحبه با روزنامه‌نگاران و ساکنان محلی هاوانا و افراد برجسته سعی دارد تا حد ممکن به شخصیت کاسترو نزدیک شود. در این فیلم اکثر افراد بر اشتیاق کاسترو به آشپزی و برخی ظرافتهای شخصیتی وی تاکید کرده‌اند.

کاسترو بعد از بحران سلامتی در سال 2006 از خواندن داستانهای مارکز به مطالعه‌ی رمانهایی مثل دراکولای برام استوکر سوق پیدا کرده ‌است. خود دراین‌باره می‌گوید: این کتاب نمی‌گذارد من بخوابم.

وی از شخصیتهای سیاسی جهان معاصر است که درباره‌ی او همواره نظرات متفاوت و گاه متضادی شنیده و خوانده می‌شود. با وجود تمام دیدگاهها گابریل گارسیا مارکز یکی از دوستان صمیمی وی محسوب می‌شود که در طول سالها بارها از کوبا و شخص کاسترو دیدار کرده و با وی درباره‌ی مسائل مختلف از جمله سیاست و ادبیات سخن گفته ‌است.

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...