فیلم مستند بلند «در آستانه بامداد» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی مختارشکری پور درباره آثار و عملکرد «احمد شاملو» وارد شبکه خانگی شد. 

به گزارش ایسنا، مختارشکری‌پور در این مستند به شعر، سبک و بیان زبانی خاص، ترجمه‌های شاملو، پژوهش‌های ستُرگ و وسیع او در زمینه فرهنگ عامه از جمله کتاب "کوچه"، کارهای گوناگون وی در زمینه ادبیات و شاعران کلاسیک و همچنین دیدگاه‌های وی درباره شاعران بزرگ شعر فارسی پرداخته است. 

این مستند که سال گذشته در پانزدهمین جشنواره تصویر سال هم به نمایش درآمد دربردارنده گفتارهایی از چهره‌های سرشناس ادبیات و هنر معاصر ایران شامل: محمود دولت‌آبادی، زنده یاد سیمین بهبهانی، شهرام ناظری ، مسعود کیمیایی ، جواد مجابی ، زنده یاد علی اشرف درویشیان ، ایران درّودی ، محمدرضا اصلانی ، محمد بهارلو، علی رفیعی ، احمدپوری ، محمد شمس لنگرودی ، حافظ موسوی ، علی دهباشی ، موسی بیدج ، محمد یعقوبی و آیدا شاملو است. 

چند تن از بازیگران سینما و تئاتر نیز شامل : ستاره اسکندری ، لاله اسکندری ، آیدا کیخایی ، علی سرابی و باران کوثری برای ساخت جلوه‌هایی بصری و نمایشی از آثار نمایشی که شاملو ترجمه کرده است، حضوری افتخاری داشته‌اند.

درضمن علاوه بر بزرگان هنر و ادبیات ایران ، گفتارهایی از چند شاعر جهانی درباره شاملو و شعرهایش شامل : کلارا خانس شاعراسپانیایی،لین کافین شاعر آمریکایی،خوان خلمن شاعر آرژانتینی نیز درباره شاملو در این فیلم آمده است.

این گفتارها برگرفته از اثری ویدیویی با عنوان "ترانه آبی"است؛ علاوه بر این شاعران ، سخنانی از زنده یاد شیرکو ( شاعرفقید معاصر کُرد) نیز درباره شاملو و شعرهایش در این مستند آمده است. 

مختار شکری‌پور پیش از این مستند دیگری با عنوان «پرواز در دایره‌ حضور» درباره زندگی و شخصیت احمد شاملو ساخته که علاوه برحضور در بخش مسابقه هفتمین جشنواره سینما حقیقت، سال 93 توسط موسسه فرهنگی هنری قرن جدید در شبکه خانگی منتشر شد.

او علاوه بر این 2 مستند ، مستندی نیز با عنوان "آیدا درآینه شاملو" ساخته که تاکنون در دهمین جشنواره تصویرسال،چهارمین جشنواره پروین اعتصامی و هشتمین جشنواره سینما حقیقت حضور یافته و نامزد بهترین مستند نیمه بلند نهمین جشن انجمن منتقدان ونویسندگان سینمای ایران نیز شده است.

وی درصدد است با کامل‌ترکردن این مستند درقالب مستندی بلند ، سه گانه‌اش درباره شاملو را تکمیل کند.

موسسه فرهنگی هنری" نقطه تعریف"، تاکنون آثار متعددی از بزرگان موسیقی ایران از جمله: حسین علیزاده ،کیهان کلهر، همایون شجریان ، مسعود شعاری ، داود آزاد و سالار عقیلی را منتشر کرده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...