شماره چهارم «وزن دنیا» درباره کارنامه شعری احمد شاملو و پرونده تحلیلی درباره رفرم در غزل معاصر ایران منتشر شد.

به گزارش ایسنا، در این شماره‌ «وزن دنیا» شعرهایی از شاعران استان‌های تهران، آذربایجان شرقی، بوشهر، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، فارس، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، گیلان، لرستان و یزد آمده است. علاوه بر شعر این استان‌ها، دو بخش «آن‌سوی مرزها» و «هم‌زبانان» بازتاب‌دهنده‌ شعرِ شاعران ایرانی خارج از کشور و بخش دوم منعکس‌کننده شعرهای شاعران کشورهای فارسی‌زبانی همچون افغانستان و تاجیکستان است.

در بخش «تعریف و تبصره» این شماره «وزن دنیا»، پرونده‌ای درباره‌ احمد شاملو و کارنامه‌ شعری‌اش، دو دهه پس از مرگِ شاعر  با تیتر «در جدال با خاموشی» آمده است. ۲۰ شاعر و منتقد هر کدام ۱۰ شعر از دیوان شاملو برگزیده‌اند و از این میان، ۱۰ نفر تک‌نگاری‌هایی درباره‌ یک شعر مهم شاملو نگاشته‌اند. از نویسندگان این پرونده می‌توان به منصور اوجی، سیدعلی صالحی، هرمز علیپور، کامیار عابدی، شهریار وقفی‌پور، ضیاءالدین خالقی، بهاره رضایی، بهزاد خواجات، علیرضا آبیز، کیوان نریمانی، گروس عبدالملکیان، محمد آزرم، مهدی صمدانی، قاسم آهنین‌جان، تقی پورنامداریان، روجا چمنکار، شهاب مقربین، علی باباچاهی، علیرضا بهنام،‌ کامران بزرگ‌نیا، محمود معتقدی و مریم حسین‌زاده اشاره کرد.

پرونده دیگر این شماره با تیتر «گزارش اقلیت» به این سوال می‌پردازد که چه بدعت‌ها و پیشنهادهایی مانع حذف غزل از سپهر شعری ایران شد. در این پرونده کارنامه کاری چهره‌های شاخص غزل معاصر همچون محمدحسین شهریار، هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی، سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمدسعید میرزایی توسط هادی خوانساری، غلامرضا طریقی، آرش آذرپیک، ابراهیم اقبالی، ابراهیم اسماعیلی اراضی و پیمان سلیمانی مورد نقد و بررسی قرار گرفته‌ است. در این بخش گزارش میزگردی هم با حضور عبدالجبار کاکایی، امیرحسین ماحوزی و پوریا سوری درباره‌ رفرم در غزل معاصر ایران منتشر شده است.

همچنین «کارنامه» که این شماره به انجمن شعر آمل اختصاص دارد و «کارگاه شعر وزن دنیا» دو بخش دیگر مجله‌اند.

بخش «هوای تازه» این شماره‌ «وزن دنیا» به مناسبت انتشار کتاب «شعر بلند شرایط» فرشاد سنبل‌دل، به کارنامه‌ شعری‌اش و نقد و بررسی این کتاب اختصاص پیدا کرده است. در این بخش، گفت‌وگوی علی ثباتی را می‌خوانید با سنبل‌دل و همچنین یادداشتی از سعدی گل‌بیانی.

شماره‌ چهارم «وزن دنیا» با مدیرمسئولی و صاحب‌امتیازی پوریا سوری و سردبیری علی مسعودی‌نیا در ۲۷۲ صفحه و با قیمت ۴۰هزار تومان از امروز در کتاب‌فروشی‌ها و کیوسک‌های مطبوعاتی معتبر در دسترس علاقه‌مندان و مخاطبان شعر است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...