نقد سینمای ایتالیا | ایبنا


اهمیت سینمای ایتالیا بعد از ظهور فاشیسم و بعد از فروپاشی آن بر سینما‌ دوستان پوشیده نبوده و نیست. سینمای ایتالیا و تولیدات فراوان چینه چیتا و سپس پیدایش سبک نئورئالیسم ایتالیا از دل فقر و فیلمساز مطرح آن ویتوریو دسیکا تا به وجود آمدن وسترن اسپاگتی سینمایی پر فراز و فرود برای کشور کوچک ایتالیا رقم زده‌ است. اهمیت این سینما آنقدر است که تا سال 2023 فیلم های ایتالیائی 13 بار و بیش از هر کشوری برنده‌ جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی شده اند.

دوازده شاهکار ماندگار سینمای ایتالیا

محمد جعفری برای نوشتن کتابی با عنوان «دوازده شاهکار ماندگار سینمای ایتالیا» به سراغ 54 منتقد ایرانی رفته‌است. او نظر آن‌ها را در مورد سینمای ایتالیا و فیلم‌های مهم آن بررسی کرده و به دوازده فیلم شاهکار ایتالیایی رسیده است. از این میان بیست و دو نفر از این منتقدان برای دوازده فیلم ایتالیایی در این کتاب نقد نوشته‌اند. در میان اسامی این منتقدان امید رنجبر، کیومرث وجدانی و مازیار فکری ارشاد و مهرزاد دانش هر کدام دو نقد برای دو فیلم متفاوت نوشته‌اند.

فیلم‌های شاهکار ایتالیایی که منتقدان ایرانی در مورد آن نقد نوشته‌اند عبارت است از: «دزد دوچرخه» ویتوریو دسیکا، «سینما پارادیزو» جوزپه تورناتوره، «هشت و نیم» فدریکو فلینی، «جاده» فدریکو فلینی، «رم شهر بی دفاع» روبرتو روسلینی، «آگراندیسمان» مایکل آنتونیونی، «روکو و برادرانش» لوکینو ویسکونتی، «خوب، بد، زشت» سرجئولئونه، «زندگی زیباست» روبرتو بنینی، «کسوف» مایکل آنجلو آنتونیونی و...

طبق پیش‌بینی «دزد دوچرخه» اولین فیلم سینمای نئورئالیسم ایتالیا مقام اول این لیست را داراست. در میان فیلمسازان این دوازده شاهکار ایتالیایی فدریکو فلینی، مایکل آنجلو آنتونیونی و جوزپه تورناتوره هر کدام دو فیلم از این فهرست را ساخته‌اند.

در اوایل دهه 20 میلادی با ظهور فاشیسم در ایتالیا، نوعی سینما از طرف حکومت ترویج شد که ارتباطش را از واقعیت بریده و دغدغه اش ترویج تصاویر جعلی از ایتالیا بود. در دهه ی 30 و 40 و دورانی که امریکا و اروپا شاهد عرضه آثار شاخص سینمایی است در ایتالیا فقط فیلم های فرمایشی و سفارشی موسوم به تلفن سفید تولید می شد.

با پایان جنگ جهانی دوم که ایتالیا درگیر فقر، تورم و بیکاری گسترده بود جنبش سینمایی تحت عنوان نئورئالیسم در این کشور شکل گرفت که آینه ای تمام نما از جامعه بود و با محوریت طبقات محروم جامعه سعی در نزدیک شدن هر چه بیشتر به واقعیت داشت. نگاه پرده در و مستندگونه به زندگی روزمره بدون دست کاری ، وفاداری به واقعیت بیرونی ، تصویرسازی ساده و سیاه و سفید و استفاده از لوکیشن های واقعی از مشخصه های نئورئالیسم بود.

در دهه 60 بسیاری از فیلم های هالیوود در چینه چیتای رم ساخته می شد و سینمای ایتالیا دست به تغییر ذائقه تماشاگر با ساخت وسترن های اسپاگتی زد. دهه 70 نسلی از فیلمسازان تازه نفس ایتالیا پا به عرصه ی سینما گذاشتند که رویکرد متفاوت تری با پیشینیان خود داشتند .

در این کتاب برای فیلم «دزد دوچرخه» بهزاد عشقی و امید رنجبر، نقد نوشته‌اند. فیلم‌های فدریکو فلینی یعنی «هشت و نیم» توسط مهرزاد دانش و محمد سعید محصصی و «جاده» توسط احمد طالبی‌نژاد، رسول نظرزاده و امید نجوان نقد شده‌اند.

فیلم‌های جوزپه تورناتوره «سینما پارادیزو» هم به ترتیب توسط کیومرث وجدانی، مازیار فکری ارشاد و جلیل اکبری صحت و فیلم بعدی‌اش توسط آنتونیا شرکا، رضا صائمی و شهاب الدین عادل نقد شده‌است.
برای فیلم «رم شهر بی‌دفاع» عزیزالله حاجی مشهدی و محمدرضا فهمیزی نقد نوشته‌اند. آثار آنتونیونی «آگراندیسمان» و «کسوف» نیز به ترتیب توسط مهرزاد دانش و علیرضا کاوه و فیلم دومش توسط کیومرث وجدانی و امید رنجبر نقد شده‌است.
فیلم« روکو و برادرانش» را هم محسن بیگ آقا، سحر عصر آزاد و حمیدرضا مدقق نقدکرده‌اند.
برای «خوب، بد، زشت» مازیار فکری ارشاد و محمد شکیبی و برای «زندگی زیباست» شهرام جعفری نژاد نقد نوشته‌اند.

یکی از جذابیت‌های خواندن نقد در چنین کتاب‌هایی این است که از هر سن و سال و هر نسلی از منتقدان می‌توان در میان این نقدها منتقد و نظریه یافت. از احمدطالبی‌نژاد تا سحر عصرآزاد است. از قشر دانشگاهی و از قشر روزنامه‌نگار از منتقد مشهور تا منتقد جویای نام در این کتاب می‌توان نقد خواند و نظر همه را دانست.

«دوازده شاهکار ماندگار سینمای ایتالیا» ارائه‌دهنده دیدگاه نسل‌های متفاوت منتقدان سینمای ایران نسبت به فیلم‌های شاهکار سینمای ایتالیا در یک کتاب است. این سینما بی‌شک یکی از تأثیرگذارترین سینماهای جهان برروی فیلمسازان ایرانی بوده و هست.
آن‌چنان که آنتونیونی تأثیر عمیقی بر فیلمسازی سینماگری چون اصغرفرهادی گذاشته و بی‌شک ردی از این علاقه‌مندی را می توان در بعضی فیلم‌های مطرح او مانند «درباره الی» به‌وضوح دید.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...