بحورالالحان. کتابی معروف در موسیقی ایرانی و عروض فارسی از "میرزامحمد نصیر فرصت شیرازی" (1271ـ 1339). این کتاب از دو جزء و یک خاتمه تشکیل شده است : جزء اول مقدمه‌ای است در بحث از موسیقی قدیم ایرانی و جدول هفت دستگاه آن. جزء دوم که در حقیقت جزء بزرگ‌تر و مهم‌تر آن است با مقدمه کوتاهی در عروض و اسامی بحرهای نوزده گانه شعر آغاز می‌شود و با مجموعه‌ای از اشعار (غزلیات، رباعیات، یک مثنوی، یک ساقی نامه، مقطعات، مناجات به نظم و نثر) ادامه می یابد و در خاتمه کتاب نیز به حرمت تغنی از نظر اسلام اشاره کوتاهی شده است.

"بحورالالحان" را می‌توان اولین مأخذ یا یکی از نخستین مآخذ تلقی کرد که در آن از تغییر نظام ادواری به دستگاهی سخن رفته است. این کتاب با وجود اختصار به منزله پلی است میان موسیقی قدیم و جدید ایران. فرصت اگرچه هیچ‌گونه اشاره‌ای به منابع مورد استفاده خود نکرده اما از قراین چنین بر می آید که به برخی از آثار پیشینیان همچون شرح ادوار "عبدالقادر مراغی بهجت الروح عبدالمؤمن" و "رساله" غزنوی نظر داشته است. در عین حال حتی اگر مندرجات این کتاب مبتنی بر آثار دیگران باشد، اقتباس صرف نیست زیرا گذشته از ایجاز و اختصار سودمند چون با بیانی ساده و شیوا نگارش یافته در حد خود برای آگاهی از مبانی موسیقی قدیم ایران درخور مراجعه و استفاده است. مهم‌ترین مزیت کار فرصت تعیین مقام غزل‌ها در بهترین مواقع و مواضع تغنّی آنهاست.

"بحورالالحان" نخستین بار در 1332 به خط میرزا "محمود خوشنویس ابن علی نقی شیرازی" و به صورت چاپ سنگی در بمبئی انتشار یافت و چاپ حروفی آن در 1367ش به اهتمام محمدقاسم صالح رامسری در تهران منتشر شد. چاپ اخیر زیبایی و دقت چاپ سنگی بمبئی را ندارد اما فهرست‌های آخر آن مزیتی شمرده می‌شود.

دانشنامه جهان اسلام. تقی بینش

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...