"هال هولبروک"، بازیگر برنده جایزه امی روز چهارم آوریل (15 فروردین ماه) در نقش "مارک تواین"، چهره مشهور ادبیات داستانی آمریکا در نمایشی جدید ظاهر شد.

 هولبروک که بیش از 15 ساعت از مصاحبه‌های مستند، سخنرانی‌ها و تک گویی های مارک تواین را از بر کرده است، از سال 1954 تاکنون در اجراهای مختلفی از نمایش "مارک تواین" ایفای نقش کرده اما در اجرای جدید این نمایش، موضوعات مختلفی از سخنان تواین که در جهان امروز هنوز قابل طرح است و تازگی دارد، به اطلاع تماشاچیان رسید. 

به گفته "لارا سالیوان"، سخنگوی مرکز هنرهای نمایشی دانشگاه پنسیلوانیا، نمایش هولبروک به خاطر تازگی موضوعاتی که در آن مطرح شد، هم برای بزرگسالان و هم جوانان جاذبه داشت.
او در این‌باره اظهار داشت:« دانشجویان از این که تواین در این نمایش تا این اندازه امروزی بود، شگفت زده شدند. تواینی که هولبروک در این نمایش ارائه داد به سخن گفتن درباره سیاست، نژادپرستی، رسانه و بسیاری از مسائلی که در دنیای امروز همچنان مطرح است پرداخت.»
"توماس بیبی"، پروفسور طنز ادبی دانشگاه پنسیلوانیا پیش از اجرای نمایش هولبروک به شرح دیدگاه‌های مارک تواین پرداخت.

به گزارش میراث خبر به نقل ازسایت کالجین آنلاین، او در بخشی از سخنانش ضمن حقه‌باز خواندن مارک توآین در این باره اظهار داشت: «حقه‌بازان خارج از استانداردهای معمول جامعه زندگی می‌کنند!»

مارک تواین بیشتر به خاطر نوشتن آثار کلاسیکی در ادبیات آمریکا نظیر "ماجراهای تام سایر"، "ماجراهای هکلبری فین" و همچنین گزین گویه‌هایش به شهرت دست یافته است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...