ایرنا- جشنواره فیلم فجر در شبی که گذشت، میزبان بهترین‌های سینمای ایران در سال ۹۸ بود؛ «خورشید» به کارگردانی مجید مجیدی که در دقیقه نود به جمع این ضیافت پیوسته بود، طلوع جشنواره شد آن هم در غروب واپسین دوره و در آخرین دقایق این فستیوال.

این مراسم راس ساعت ۱۸:۴۵ آغاز شد و در آن که با حضور سینماگران و اهالی رسانه برگزار شد، از چهره‌های برجسته تقدیر به عمل آمد.

اهدای جوایز در آیین اختتامیه پس از صحبت‌های شهیدی‌فر مجری مراسم و ابراهیم داروغه‌زاده دبیر جشنواره فیلم فجر رسما آغاز شد. ابتدا نوبت به معرفی بهترین های سه بخش نگاه نو، کوتاه داستانی و مستند بلند رسید و داوران این بخش مهدی جعفری، مصطفی رزاق کریمی،هادی مقدم دوست،روح الله حجازی و فرشته طائرپور روی صحنه آمدند تا برندگان سیمرغ را اعلام کنند.

طناز طباطبایی امیر آقایی محمد حسین مهدویان مجید مجیدی

صحبت های فرشته طائرپور به عنوان نماینده داوران در این بخش هم در نوع خود جالب توجه بود؛ طائر پور گفت: «سلام‌ می‌کنم به آنهایی که نیامدند ولی ما باور داریم هرجا هستند دلشان برای سینما می‌تپد. باید به حالمان این روزهایمان درباره وقایع رخ داده در کشور اشاره کنم. ایستادن ما روی این سن و بودن شما و فیلمسازان از سر بی اعتنایی به وضعیت تلخ کشورمان نیست. نسل جوان فیلمسازانی که از راه میرسد و با هنرهای شایسته‌ای که دارند امید بخش آینده روشن برای سرزمین ما هستند. ما یاد گرفتیم حتی اگر دل خونین داریم با لب خندان به سینما بیاییم. از نظر ما هر ده فیلم شایسته دریافت جایزه هستند. توقع داریم مسئولین آیین نامه ها را تغییر دهند زیرا اعتقاد داریم این بخش بسیار مهم است. ما امسال فیلم ها را مورد بررسی قرار دادیم و نه حاشیه ها و فیلمسازان».

اولین جوایز در این بخش به فیلم‌های کوتاه اختصاص داشت. سعید نجاتی کارگردان فیلم دابر که اولین کارگردان برنده سیمرغ در جشنواره امشب بود، از میزان توجه مسوولین به فیلم کوتاه گلایه کرد و با خواندن برخی از اسامی بزرگان سینمای ایران که در گذشته با فیلم کوتاه به سینما وارد شدند، خواهان تخصیص زمان و اهمیت بیشتر به فیلم های کوتاه شد و اینکه حق‌شان هست یک نشست خبری در جشنواره داشته باشند.

سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌ مستند هم به سام کلانتری کارگردان فیلم جایی برای فرشته‌ها نیست تعلق گرفت. کلانتری پس از دریافت سیمرغ گفت: «۱۱ سال قبل بود که در گروه فجر بودم و شغلم این بود که به کاندیداها زنگ بزنم و بگویم نامزد جایزه شدند. آن زمان با خود فکر می‌کردم می‌شود این اتفاق برای من هم تکرار شود که تصمیم گرفتم تلاش و امید را سرلوحه قرار دهم چون من معتقدم وظیفه ما هنرمندان امید دادن به جامعه است، نه اینکه منتظر امید باشیم».

محمد شکیبانیا تهیه کننده این مستند نیز گفت: «پرسش‌های زیادی بی پاسخ  هستند و این ها دست از سر ما برنمی‌دارند. خیلی از کسانی که آمده‌اند و خیلی از کسانی که نیامده‌اند برای همدردی با سوگواران حوادث اخیر است. این سوگواری غیرعادی‌ترین سوگواری جهان است و امیدوارم به پاسخ این پرسش ها برسیم».‌

پس از آن سیمرغ بلورین بهترین فیلم در بخش نگاه نو به سعید ملکان کارگردان فیلم روزصفر تعلق گرفت که البته او برای دریافت جایزه خود در سالن حضور نداشت و فرشته طائرپور به شوخی، گفت: «سیمرغ پیش من می‌ماند و اگر آقای ملکان رسید و بابت تأخیرش عذرخواهی کرد، سیمرغ را به او می‌دهم‌».

یکی از نکات جالب مراسم اختتامیه، مربوط به صفحه نمایش سالن بود که همانند یک حلقه فیلم طراحی شده بود و هنگام معرفی آثار و برگزیدگان و نمایش مطالب، با چرخش، تصاویر را نشان می‌داد.

اشاره شهیدی فر به پلاک طلای اضافه شده به سیمرغ‌های بلورین و دوره‌ای که این سیمرغ‌ها تماما از طلا سخته شده بود، یکی دیگر نکات درخور توجه این مراسم بود.

پس از اهدای بخشی از سیمرغ‌ها، آیین بزرگداشت فریدون جیرانی کارگردان صاحب نام و سبک سینمای ایران در این بخش از جشنواره صورت گرفت؛ لحظات تاثر جیرانی زمانی که صدای هنرپیشگانی که تجربه کار با او را داشتند در سالن پخش شد و زمانی که دوستان وی، روی صحنه از جیرانی و پیشینه کارهای سینمای وی صحبت می کردند، یکی از لحظات پراحساس امشب بود.

در ادامه مراسم، کلیپی از سردار سلیمانی به بهانه جایزه‌ای که امسال به نام این شهید سرافراز به بخش جوایز جشنواره فیلم فجر اضافه شده است، پخش شد و این جایزه به مهرداد خوشبخت برای فیلم آبادان یازده ۶۰ رسید. حسن کلامی تهیه‌کننده فیلم آبادان یازده ۶۰ پس از دریافت لوح و جایزه این بخش، گفت: «شهید سردار قاسم سلیمانی از کسانی بود که از دل وارد می‌شد و نه از در. رفتن او همه ما را داغدار کرد.به یادش هستیم و می‌مانیم».

در ادامه ‌سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سخنانی کوتاه ‌گفت: «سینما شاید نتواند دنیا را تغییر دهد اما می‌تواند دریچه گفت‌وگو را باز کند و ما امروز بیش از هر زمانی به گفت وگو نیازمندیم. در این‌۱۰ روز با هم بودیم و به زبان سینما گفت و گو کردیم. دوربین سینما ظرفیت ویژه‌ای برای دور دیدن عمیق دیدن دارد. جشنواره فجرفرصتی برای تبادل نظر و نقد کردن است. این جشنواره، جشن مردم و سینماگران است و امروز روز پایان فجر است در حالی که چراغ سینما خاموش شدنی نیست‌ و از کسانی که برای بیشتر روشن ماندن سینما تلاش می‌کنند تشکر می‌کنم».‌

برای معرفی برگزیدگان سودای سیمرغ، ابتدا کلیپ داوران جشنواره فیلم فجر پخش شد و در ادامه از نرگس آبیار یکی از اعضا هیات داوران دعوت شد تا به روی صحنه بیاید؛ اتفاقی که با اعلام هر فیلم افتاد تا سایر داوران بدین ترتیب روی صحنه بیایند: رضا پورحسین، مازیار میری، محمد مهدی عسگرپور، تورج اصلانی و فریدون جیرانی. اولین سیمرغ بلورین در این بخش شد به بامداد افشار برای فیلم پوست رسید. صحبت‌های افشار پس از دریافت سیمرغ البته در نوع خود جالب بود؛ او گفت: «والا فکر می‌کنم این جایزه بیشتر جنبه تشویقی داشته زیرا وقتی در این لیست نام افرادی مثل حسین علیزاده باشد فکر می‌کنم این جایزه و اینجا متعلق به ایشان است».

اشاره شهیدی فر به این که امسال سیمرغ ها ساخت ایران هستند، هم باعث شد تا هنگام اعطای جایزه بعدی یکی از داوران عنوان سیمرغِ ساختِ ایران را هم در اعلام برگزیده سیمرغ بعدی خود اضافه کند.

پس از آن اعلام برگزیدگان ادامه یافت و مرتضی نجفی برای فیلم تومان سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری را دریافت کرد با بغض گفت: «ای کاش پدرم چند ماه دیگر هم زنده بود و این روز را می دید».

پس از آن سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن به طناز طباطبایی برای شنای پروانه رسید. طباطبایی که از این اتفاق بسیار خوشحال و هیجان زده بود، ضمن تشکر از رسول صدرعاملی جایزه خود را به پدر و مادرش تقدیم کرد. سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را هم البته بازیگر دیگر فیلم شنای پروانه امیر آقایی از آن خود کرد.

امیر آقایی پس از دریافت جایزه خودش گفت: مقام معنوی این جایزه را به خانواده ام تقدیم می کنم. آقایی با بیان اینکه یک دلگیری دارم گفت: «چندی پیش خانمی از رسانه ملی اظهار کرد اگر کسی ناراضی است برود. رفتن را به کسی خطاب می‌کنند که آمده باشد اما ما بودیم و ریشه در خاک سر زمینمان داریم».

نکنه قابل تامل آنجاست که این اولین سیمرغ این دو بازیگر برجسته سینمای ایران (طناز طباطبایی و امیر آقایی) است که به رغم کارنامه پرباری از آثار سینمایی تا به امشب تجربه دریافت سیمرغ را نداشتند.

در ادامه از بازیگران‌ کودک و نوجوان فیلم خورشید به کارگردانی مجیدمجیدی، شمیلا و ابوالفضل شیرزاد، روح الله زمانی و سید مهدی موسوی (کودکان کار) با اهدای لوح، تقدیر شد.

شمیلا شیرزاد گفت: من یک کودک افغان هستم که در سرزمین من جنگ است، من یک دختر افغان هستم که در کشور دیگر کار می‌کنم، در مترو کار می‌کنم برای گذاران زندگیمان. امیدوارم روزی برسد که در جهان هیچ کودک کاری وجود نداشته باشد. صحبت های شمیلا باعث اشک های مجیدی و جیرانی شد.

پس از آن سعید راد که قرار بود نام برنده بعدی را اعلام کند خطاب به همکارانش گفت: «سینما، هستی است.‌ ما هیچ کدام آدم های شکست خورده نیستیم و متاسفم کسانی که باید در اینجا باشند نیستند، کسانی مثل آقای ابراهیم حاتمی‌کیا، مسعود کیمیایی که من از دست این اساتید جایزه گرفتم. من ناامید می‌شوم از اینکه برخی دوستان نیستند.‌ کجای دنیا برای ما دست زدند جز اینجا؟ قهر یعنی چه؟ وقتی این گروه ‌متخصص داوری کارها را بررسی کرده‌اند چرا نباید اینجا حضور داشته باشند؟»

در ادامه نازنین احمدی که نامش به عنوان برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای اولین فیلم سینمایی‌اش (در کنار سالها حضور در تئاتر) اعلام شد، گریه کنان روی صحنه آمد. احمدی گفت: «افتخارم این است که این جایزه را در فیلم مجید برزگر گرفتم».

سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اصلی مرد هم به پیمان معادی برای فیلم درخت گردو رسید که در غیاب وی، محمد حسین مهدویان کارگردان فیلم و دختر کوچک و کردزبانی که نقش دختر معادی در فیلم را به عهده داشت، جایزه وی را دریافت کردند. شوخی دیگر با سیمرغ ها در این جا شکل گرفت؛ زمانی که مهدویان خطاب به شهیدی فر گفت: «گفتین سیمرغ ها ایرانی هستند سرد و گرم بشن نمی شکنن؟ باید ای سیمرغ را سالم به پیمان برسانم»

در ادامه این مراسم سیمرغ هنر و تجربه توسط تورج اصلانی به بهرام و بهمن ارک برای کاگردانی و ساخت فیلم پوست رسید. سیمرغ بعدی هم برای بهترین فیلمنامه به نیما جاویدی و مجید مجیدی برای فیلم خورشید اهدا شد. مجیدی پس از دریافت جایزه خود گفت: «تشکر ویژه از شهردار تهران دارم که در مقوله کودکان کار حمایت کرد و سر صحنه فیلم حضور داشت. من اسم این بچه‌ها را نان آوران کوچک می‌گذارم و این کودکان گنج های سرزمین ما هستند که امیدوارم هم مردم و هم مسئولان کمک کنند تا دیگر هیچ بچه‌ای سر چهارراه نباشد. او جایزه خود را به هومن بهمنش تقدیم کرد و او را به روی صحنه دعوت کرد و همچنین این فیلمبردار را ویتوریو استورارو ایران (فیلمبردار مطرح سینمای دنیا) نامید.‌

نیما جاویدی هم گفت: «امیدوارم با نوشتن این فیلمنامه دین خود را به چند صد هزار کودک کار ادا کرده باشم».

سپس سعید ملکان تهیه کننده و کارگردان روز صفر جایزه ویژه هیات داوران و سیمرغ بلورین نگاه ملی را هم دریافت کرد تا برنده ترین غایب امشب باشد.

در ادامه مراسم صالحی، انتظامی و داروغه زاده برای جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و نگاه ملی روی صحنه آمدند و سیمرغ بهترین کارگردانی به محمد حسین مهدویان برای فیلم درخت گردو اهدا شد.

شهیدی فر در توضیح این جایزه گفت: مهدویان سیمرغ زیاد دارد، مستند و کوتاه و ... اما در کلکسیون شخصی آقای مهدویان این یکی سیمرغ کم بود که این را هم به لطف داوران گرفتند.

مهدویان هم در این باره گفت: باعث افتخار بود که اسمم در کنار آقای مجیدی بود که ایشان خاطراتی زیادی را برای ما رقم زده اند. مهدویان همچنین به تهیه‌کننده‌ فیلمش نیز اشاره کرد و گفت: «فیلمبردار این اثر واقعا در این فیلم نهایت بلوغ کاری خود را نشان داد. از تهیه کننده فیلمم تشکر می کنم که قبول کرد در این فیلم سخت، در بخش خصوصی سرمایه‌گذاری کند این فیلم درباره رنج پدران این سرزمین است. این جایزه را به همه پدران داغ دیده این سرزمین تقدیم می کنم، به درگذشتگان سال نود و هشت از حوادث آبان گرفته تا هواپیمای اکراینی. به کشته شدگان تشییع جنازه سردار سلیمانی در کرمان تقدیم می‌کنم که مظلوم واقع شدند و دو طرف تصمیم گرفتند آنها را نبینند؛ این دوقطبی که مدتی است در کشور شکل گرفته و ما از این دو قطبی بودن، رنج دیده‌ایم».

در ادامه سیمرغ بهترین فیلم به امیر بنان و مجید مجیدی برای فیلم خورشید رسید؛ مجیدی در این باره گفت: «امیدوارم همچنان بتوانم برای کشورم و مردمم‌ کاری کنم. ما برای کارمان و حضور در بخش‌های مختلف کشور از دردهای مردم آگاه می‌شویم. امیدوارم بتوانیم نگاه امیدوارانه ای را در سینما به مردم منتقل کنیم».

امیر بنان تهیه کننده که همراه با مجیدی روی صحنه آمده بود گفت: «خیلی خوشحالم اولین کار تهیه کنندگی را در کنار آقای مجیدی بودم. برای سینمای ایران خوشحالم که هومن بهمنش دارد و تمام عوامل به عشق کودکان کار و کمک به آنها فعالیت می کردند. این پروژه یک‌ کار جهادی بود».

بنان در حالی که کودکان کار و عوامل فیلم را برای عکس یادگاری روی صحنه دعوت کرد، پرسید: «هنوز ترافیک است که آقای ملکان نرسیده؟» و شهیدی فر مجری مراسم جواب داد: «بگذار برویم به کارمان برسیم، من نمی دانم چرا نرسیده اند قربانت بروم».

در نهایت سیمرغ بلورین جایزه تماشاگران با حضور منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما به فیلم شنای پروانه به کارگردانی محمد کارت و تهیه کنندگی رسول صدرعاملی اهدا شد.

محمد کارت که برای دریافت جایزه این بخش روی صحنه آمد، گفت: «من در این ده سال پله به پله جلو آمده‌ام زیرا بچه‌های کف شهر عادت نکرده همه چیز را یکباره به دست بیاورد. آقای مجیدی امشب مرامی را به من آموخت و مثل بچه‌های فیلم مجیدی معتقدم کسانی که زجر کشیدند و به سینما آمدند، امروز قدر لوح تقدیر خود را هم بیشتر می‌دانند. من مستندسازم و مستند می‌سازم برای اصلاح فرهنگمان نه اینکه بسته اینترنتی برای مشکلات مردم خرج کنم».

وی ادامه داد: «جواد عزتی جایزه‌اش را از دل مردم می‌گیرد او بازیگری است که حتی در بیابان‌ها هم او را می‌شناسند و دوست‌اش دارند. دم بچه‌های جنوب و بالای شهر گرم که آمدند فیلم را در جشنواره دیدند».

رسول صدرعاملی نیز بیان کرد: «امسال در بین این ۳۷ دوره متفاوت ترین جشنواره بوده است زیرا هم با رنج بوده و هم با شادمانی. رنج به خاطر اتفاقات اخیر و شادمانی‌ به دلیل فیلمسازان جوانی که حضور دارند».

در کنار تمامی لحظات تلخ و شیرین امشب لحظه ای دلگیر و غمگین شدم و آن هم زمانی بود که وقتی داوران ایستاده بودند و فریدون جیرانی نشسته بود؛ تصویر خمیده این کارگردان صاحب سبک سینمای ایران و کسی که نسل های مختلف با آثارش خاطره دارند، بسیار تاثر برانگیز بود. کاش پیری و بیماری از آن هیچ آدمی که دوستش داریم، نبود.

نکته پایانی که البته ارتباطی به برگزار کننده گان اختتامیه جشنواره فیلم فجر نداشت و بیشتر برای مخاطبان تلویزیونی تعجب آور بود اینکه صدا و سیما تمام تلاش خود را کرد تا در هنگام پخش زنده این مراسم با سانسور صحبت‌های هنرمندان از امیر آقایی گرفته تا محمدحسین مهدویان روند گذشته خود را در پوشش این مراسم ها ادامه دهد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...