به گزارش ایبنا، دهمین شماره از نشریه طنز «سه نقطه» با پرونده‌ای ویژه درباره زنده‌نام ابوالفضل زرویی‌نصرآباد روانه کیوسک‌های مطبوعاتی شد.

«سه نقطه» در این شماره به بیان مطالب مختلف طنز در قالب شعر و نثر پرداخته است و این اتفاق زیر نظر شورای سردبیری متشکل از عباس حسین‌نژاد، حسام‌الدین مطهری و احسان حسینی‌نسب انجام پذیرفته است.

در بخش نخست این شماره از «سه نقطه» که «اول دفتر» نام دارد مطالب طنزآمیزی از محمد حسین جعفریان، سید اکبر موسوی، علیرضا قزوه و سیدمحمد صاحبی به مخاطبان عرضه شده است.

در پرونده ویژه نشریه برای ابوالفضل زرویی‌نصرآباد نیز مطالبی از محمدکاظم کاظمی، امرالله احمدجو، علی‌اکبر قاضی‌زاده، سیدمحمد سادات اخوی، محمدرضا زائری، اسماعیل امینی، محمد زرویی، نسیم عرب‌امیری، مرتضی کاردر، سیدابراهیم نبوی، محمود فرجامی، جلال سمیعی، حسام‌الدین مقامی‌کیا، محمد صمدی و مهدی مذهبی به چشم می‌خورد.

محمود فرجامی نیز در این شماره در قالب مقاله‌ای با عنوان «استندآپ کمدی از الف تا ی» به موضوع کمدی پرداخته است.

در بخش نیم‌خط از این نشریه نیز جستارهایی درباره زرویی‌نصرآباد به قلم محمدحسین جعفریان، کیومرث صابری‌فومنی، رضا رفیع، علی موسوی گرمارودی، عبدالجبار کاکایی، محمدرضا ترکی و سیدمهدی شجاعی آمده است. همچنین در این شماره تعدادی از عکس‌های زنده‌یاد زرویی از کودکی تا زمان مرگ آمده است.

شماره دهم نشریه «سه‌نقطه» در 200 صفحه به قیمت 29 هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...