به گزارش ایبنا، دهمین شماره از نشریه طنز «سه نقطه» با پرونده‌ای ویژه درباره زنده‌نام ابوالفضل زرویی‌نصرآباد روانه کیوسک‌های مطبوعاتی شد.

«سه نقطه» در این شماره به بیان مطالب مختلف طنز در قالب شعر و نثر پرداخته است و این اتفاق زیر نظر شورای سردبیری متشکل از عباس حسین‌نژاد، حسام‌الدین مطهری و احسان حسینی‌نسب انجام پذیرفته است.

در بخش نخست این شماره از «سه نقطه» که «اول دفتر» نام دارد مطالب طنزآمیزی از محمد حسین جعفریان، سید اکبر موسوی، علیرضا قزوه و سیدمحمد صاحبی به مخاطبان عرضه شده است.

در پرونده ویژه نشریه برای ابوالفضل زرویی‌نصرآباد نیز مطالبی از محمدکاظم کاظمی، امرالله احمدجو، علی‌اکبر قاضی‌زاده، سیدمحمد سادات اخوی، محمدرضا زائری، اسماعیل امینی، محمد زرویی، نسیم عرب‌امیری، مرتضی کاردر، سیدابراهیم نبوی، محمود فرجامی، جلال سمیعی، حسام‌الدین مقامی‌کیا، محمد صمدی و مهدی مذهبی به چشم می‌خورد.

محمود فرجامی نیز در این شماره در قالب مقاله‌ای با عنوان «استندآپ کمدی از الف تا ی» به موضوع کمدی پرداخته است.

در بخش نیم‌خط از این نشریه نیز جستارهایی درباره زرویی‌نصرآباد به قلم محمدحسین جعفریان، کیومرث صابری‌فومنی، رضا رفیع، علی موسوی گرمارودی، عبدالجبار کاکایی، محمدرضا ترکی و سیدمهدی شجاعی آمده است. همچنین در این شماره تعدادی از عکس‌های زنده‌یاد زرویی از کودکی تا زمان مرگ آمده است.

شماره دهم نشریه «سه‌نقطه» در 200 صفحه به قیمت 29 هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...