ششمین شماره مجله «گاهِ نقد»، مجله تخصصی بررسی و نقد کتاب، این‌بار با موضوع «الگوهای توسعه» و با عنوان «الگوی بدیل توسعه» منتشر شد.

ششمین شماره مجله «گاهِ نقد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این شماره از مجله «گاهِ نقد»، سومین جلد از مجموعه سه‌جلدی گاهِ نقد علوم اجتماعی با موضوع «جدال الگوهای توسعه در نشر ایران» است. این شماره به «الگوی بدیل توسعه» اختصاص دارد و در ادامه موضوع دوشماره پیشین و با گذر از جریان‌های راست و چپ، به بررسی الگوی اسلامی توسعه در آینه نشر ایران پرداخته است.

این شماره تلاش می‌کند تا مقوله توسعه را با نگاهی اسلامی واکاوی کند و مبانی اسلامی توسعه را تحلیل و بررسی کند.
جلد نخست این مجموعه (گاهِ نقد 4) بر الگوهای توسعه نئولیبرال تمرکز کرده بود و به بررسی و تحلیل توسعه و الگوهای گوناگون آن در فضای نشر کشور پرداخته و با تمرکز بر الگوهای نئولیبرال و کمّی‌نگر، ویژگی‌های آن‌ها و الگوهای جایگزین را نقد و بررسی کرده بود. جلد دوم مجموعه (گاه نقد 5) نیز به جریان‌های چپ و منتقد سرمایه‌داری پرداخته بود و با بررسی انتقادهای وارد بر اقتصاد راست‌گرا و تحلیل آن دسته از نسخه‌های اقتصادی و سیاسی که کشورهای توسعه‌یافته برای دیگر کشورها تجویز می‌کنند، برای یافتن راهی جایگزین و غیراستعماری تلاش می‌کرد.

در این شماره مهم‌ترین و اصلی‌ترین ناشران حوزه توسعه اسلامی واکاوی شده‌اند و کتاب‌های هرکدام از این ناشران نقد و بررسی می‌شود. «گفتار»، «رهیار»، «هشدار»، «دیدار» و «نقدوار» بخش‌های گوناگون این شماره هستند که هرکدام از زاویه‌ای ویژه به توسعه اسلامی و ویژگی‌های آن در آینه کتاب‌ها نگریسته‌اند.

در «گفتار»، سردبیر مجموعه علوم اجتماعی «گاهِ نقد»، علیرضا حدادی، نگاهی به پاسخ‌های گوناگون پرسش «بـرای توسعه کشور چه باید کـرد؟» می‌اندازد و تأثیرگذاری متقابل حوزه‌های گوناگون را بررسی می‌کند. حدادی آموزش سنتی و آموزش متجدد و دیدگاه هرکدام نسبت به توسعه را واکاوی می‌کند و همچنین ویژگی‌های برنامه‌های توسعه پیش و پس از انقلاب اسلامی را در کنار هم می‌سنجد. او همچنین دیدگاه وبر به توسعه و اسلام را مرور می‌کند و پیوند دین و توسعه را از زاویه‌ای متفاوت تحلیل می‌کند.

در بخش «رهیار»، علی قجری اندیشه‌ها و آثار شهید سیدمحمدباقر صدر را مرور می‌کند و دیدگاه و انتقادهای وی نسبت به مکتب مارکسیسم را بیان می‌کند. قجری با نگاهی تاریخی به رابطه جهان اسلام و علم و توسعه، به بررسی اندیشه‌های شهید صدر می‌پردازد و نقدهای او به مارکسیسم را در چندین بخش مجزا صورت‌بندی می‌کند.

در «هشدار»، میلاد لطفی به یکی از پرسش‌ها و ابهام‌های بزرگ چند دهه گذشته پاسخ می‌دهد و شباهت‌ها و تفاوت‌های انقلاب اسلامی ایران و انقلاب‌های چپ را بررسی می‌کند. لطفی هشدار می‌دهد که باوجود شباهت‌هایی که در برخی زمینه‌ها میان انقلاب اسلامی و انقلاب‌های چپ وجود دارد، نباید این انقلاب را در زمره انقلاب‌های چپ دسته‌بندی کرد.
در نخستین یادداشت بخش «دیدار»، مهدی کیانی به سراغ «نگاه اسلام به توسعه اقتصادی» می‌رود و با مرور تعریف‌های مختلف مفهوم توسعه، نگاهی به جهان‌بینی غربی و اسلامی پیرامون این مفهوم می‌اندازد و مقوله‌هایی همچون عدالت اجتماعی و استقلال اقتصادی و... را از زاویه‌های گوناگون می‌کاود. در دومین یادداشت بخش «دیدار»، علی قجری ویژگی‌های «عدالت اجتماعی در اندیشه آیت‌الله شهید سیدمحمدباقر صدر و آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای» را بیان کرده و نقاط برجسته عدالت اجتماعی در نگاه هریک را معرفی می‌کند. قجری با ترسیم شباهت‌ها و تفاوت‌های نظری شهید صدر و آیت‌الله خامنه‌ای، زاویه نگاه یک اندیشمند و یک رهبر اسلامی نسبت به اقتصاد و عدالت اجتماعی را به تصویر می‌کشد.

در بخش «نقدوار» مهم‌ترین کتاب‌ها و ناشرانی که به اقتصاد و توسعه اسلامی پرداخته‌اند نقد و بررسی شده‌اند و چکیده‌ای از این کتاب‌ها در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.

شماره ششم مجله «گاهِ نقد» به سردبیری علیرضا حدادی، در 256 صفحه در مراکز پخش و روزنامه‌فروشی‌ها عرضه شده است و امکان سفارش نسخه چاپی آن از سایت کتابیکا نیز امکان‌پذیر است.

همچنین شما می‌توانید نسخه الکترونیک این شماره و شماره‌های پیشین گاهِ نقد را از بخش کتابیکا و طاقچه تهیه کنید.

گفتنی است مجله «گاهِ نقد» به همت مجمع ناشران انقلاب اسلامی، با توجه به خلأ موجود در نقد تخصصی حوزه‌های مختلف کتاب تدوین و در حوزه‌های گوناگون ادبیات داستانی، تاریخ، علوم اجتماعی، فلسفه، زبان فارسی و درست‌نویسی، روان‌شناسی و دین عرضه خواهد شد.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...