هفتادمین شماره از فصلنامه «نقد و بررسی کتاب تهران» با بخش ویژه «نمایشنامه «زایش تآتر»» منتشر شد.

نقد و بررسی کتاب تهران به ایستگاه هفتاد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این شماره با این مقالات همراه است: «نامه‌های پاریس»(سیمای نادیده‌ای از علامه قزوینی) نوشته محمد استعلامی، «کالبدشکافی ترس» نوشته بیژن نامور، «ترس و هراس در شعر فارسی» از کامیار عابدی و «نزار قبانی؛ شاعر عشق یا سیاست؟» از رحیم پاکنژاد.

مطالب «چگونه کتاب‌خوان و کتاب‌دوست و دست به قلم شدم» نوشته سیروس پرهام و «روزگار غریبی‌ است» از محمدرضا راهنما در بخش خاطرات فرهنگی آمده‌اند.

در بخش ویژه این شماره از «نقد و بررسی کتاب تهران» نیز «نمایشنامه «زایش تآتر»، تحلیلی- آسیب‌شناختی از تآتر ایران» نوشته خسرو خورشیدی درج شده است.

در بخش سفرنامه «رکاب‌زنان تا مزار پوریای ولی» نوشته عباس رزاقی، در بخش کندوکاو «جعفر خامنه‌ای» نوشته صمد سرداری‌نیا، در بخش داستان نیز «سرگذشت نُرمان» نوشته آندره مالرو با ترجمه سیروس ذکاء درج شده است.

«نمونه‌هایی از شعرهای نخستین نوسرایان» و «یادی از دوستان تازه درگذشته» نوشته محمود معلم از مطالب بخش شعر، «در رثای ژان مولن»(قهرمان نهضت مقاومت فرانسه) ترجمه کاوه نقوی و «تسلط بر جهان: دوران علمی-فناوری و بازار» از فریده مشایخ از مطالب کتاب‌های خارجی و «ایرانیکا و معلومات فرش ایران» نوشته علی حصوری، «از اهواز آمدیم به بهشت!» نوشته میرداوود داور، «نگاهی به کتاب «یادها و دیدارها» نوشته محمدحسین عزیزی، «به عذر این‌که خروس ما را بیدار نکرد!» درباره کتاب «فرافکنی در فرهنگ و ادب فارسی»، «کرونافلسفه» نوشته احمد کتابی و «نقدی بر رمان «شهر نوازندگان سفید»» نوشته سیداحسان زاده‌سید از مطالب کتاب‌های فارسی هستند.

معرفی کوتاه، کهنه‌کتاب‌ها، کتاب‌ها و نشریه‌های تازه، آینه چون، خواندنی‌ها و نکته‌ها و گزارش‌ها از دیگر مطالب این شماره هستند.

هفتادمین شماره از فصلنامه «نقد و بررسی کتاب تهران» با صاحب‌ امتیازی و مدیرمسئولی هرمز همایون‌‍پور در ۱۸۴ صفحه و با قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...