مجید جلیسه کارشناس منابع چاپی کهن و مدیرعامل سابق خانه کتاب در صفحه شخصی خودش نوشت:
در تاریخ ۲۴ شهریور سال ۱۳۹۹ یعنی تقریبا دو سال پیش، ریاست کتابخانه مجلس شورای اسلامی حجت الاسلام قاسمیان طی یک کنفرانس خبری ضمن ارائه برنامه و فعالیتهای در دست انجام خود خبر داد که: «دیجیتال‌سازی و بارگذاری نسخ خطی و کل اسناد کتابخانه تا پایان سال انجام می‌شود؛ در نسخ خطی 20 درصد مانده که باید دیجیتال‌سازی شود و در اسناد تاکنون 5 درصد دیجیتال شده و هیچ‌کدام هنوز بارگذاری نشده است. کار جدی ما این است که همه این کتابها و اسناد را دیجیتال کرده و بارگذاری کنیم برای این کار شعاری داریم و آن این است که تا پایان سال می‌خواهیم درب مخازن را ببندیم و دیگر باز نکنیم.»

ریاست کتابخانه مجلس شورای اسلامی حجت الاسلام قاسمیان

حالا بعد از گذشت دو سال آقای محمد خانعلی مدیر بخش دیجیتال کتابخانه مجلس طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری ایبنا بیان می‌دارد که:
«پیش‌بینی می‌‌شود تا پایان سال 1402 تمام اسناد پیش از انقلاب اسلامی اسکن و این منابع از طریق پایگاه کتابخانه مجلس در دسترس است.»

پاسخ این تناقضات عددی و تاریخی چیست؟
مگر قرار نبود تا پایان سال ۱۳۹۹ همه منابع دیجیتال سازی شود و درب مخازن بسته شود؟! آیا باور کنیم که تا ۱۴۰۲ هم این وعده‌ها تحقق پیدا می‌کند؟!

ای‌ کاش آقایان یادبگیرند که با حرف هیچ چیز درست نمی‌شود، و افسوس که امروز بیش از هر زمانی حرف تحویل مردم داده می‌شود.

خوش بُوَد گر مَحَکِ تجربه آید به میان
تا سِیَه روی شود هر که در او غَش باشد

پی‌نوشت

یک: لازم به ذکر است که دیجیتال‌سازی بخش خطی و منابع چاپی کهن این کتابخانه در زمان ریاست دکتر رسول جعفریان به صورت کامل انجام و بارگذاری شده بود و پژوهشگران براحتی می‌توانستند با یک جستجوی ساده به فایل دیجیتال این منابع دسترسی پیدا نمایند.
این در حالی هست که در حال حاضر شما برای استفاده از این پایگاه اطلاعاتی باید فرمی عجیب و غریب و مشتمل بر کد ملی و شماره همراه و … را پرکرده تا ثبت نام شما تایید و اجازه دسترسی به اطلاعات و احتمالا فایل دیجیتال را پیدا نمائید....

دو: در دولت سیزدهم نشر و کتابفروشی‌ها که در حالی نابودی هستند و در این میان کتابخانه‌ها نیز با یک عقب‌گرد چند ده ساله، دسترسی به منابع را آنقدر سخت و مشکل کرده‌اند که گویی هیچ کتابخانه‌ای وجود خارجی ندارند.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...