تنها عضو ایرانی بنیاد بین‌المللی مولانا در ایران از حضور مجید مجیدی در فستیوال جهانی «صوفی‌سین» و اهدای جایزه ویژه جشنواره همراه لوح تقدیر «وفا» به این فیلم‌ساز خبر داد.

فروزنده اربابی در گفت‌وگو با ایسنا، با اعلام خبر برگزاری دومین دوره جشنواره «صوفی‌سین» اظهار کرد: از اول تا هفتم ماه می (یازدهم تا شانزدهم اردیبهشت)، به مناسبت ورود خانواده مولانا به قونیه، فستیوال جهانی عرفانی قونیه برگزار می‌شود و در آن فقط فیلم‌هایی که تم عرفانی و مذهبی دارند، پذیرفته می‌شوند. کارگردانان برجسته‌ای از ترکیه، فیلم‌ها و کارگردانانی را انتخاب می‌کنند.

او افزود: پارسال که این فستیوال برای اولین‌بار برگزار شد، آقای رضا میرکریمی با فیلم «زیر نور ماه» دعوت فستیوال را قبول کردند و تنها کارگردانی بودند که لوح تقدیر فستیوال و وزارت فرهنگ ترکیه را گرفتند. فیلم‌شان هم مورد اقبال عمومی قرار گرفت.

اربابی درباره حضور مجید مجیدی در جشنواره «صوفی‌سین» گفت: امسال دبیرخانه این فستیوال آقای مجیدی را با فیلم‌های «بید مجنون» و «بچه‌های آسمان» دعوت کرده‌ و ایشان نیز قبول کرده‌اند. ایشان در روزهای سوم تا ششم می در قونیه حضور خواهند داشت و فیلم «بید مجنون» با حضور خودشان به نمایش درمی‌آید و نشست‌های دانشگاهی و رسانه‌ای دارند. امسال تنها کارگردانی که جایزه ویژه جشنواره همراه لوح تقدیر «وفا» به او تعلق می‌گیرد آقای مجیدی است؛ اهدای این لوح قدردانی از کارگردان‌هایی است که به ریشه‌ها و باورهای معنوی و مذهبی خود وفادار مانده‌اند. همچنین این فستیوال یک بخش سناریونویسی دارد که علاقه‌مندان می‌توانند از سال دیگر از طریق سایت صوفی‌سین اطلاعات لازم را بگیرند.

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...