هابیت هم سینمایی شد

06 اردیبهشت 1387

فیلمساز سرشناس مکزیکی برای کارگردانی پروژه "هابیت‌" و دنباله فیلم که داستان‌ آن پیش از سه‌گانه معروف "ارباب حلقه ها" روی می‌دهد، قرارداد نهایی را امضا کرد.

ورایتی اعلام کرد خبر انتخاب گی‌یرمو دل تورو به عنوان کارگردان دو فیلم "هابیت" در حالی روز پنجشنبه به طور رسمی از سوی پیتر جکسن و فران والش تهیه‌کنندگان این پروژه اعلام شد که از چند هفته پیش نام این فیلمساز نامزد اسکار برای ساخت فیلمی سینمایی بر مبنای رمان "هابیت" جان رجینالد تالکین بر سر زبان‌ها بود.

کارگردان 44 ساله برای چهار سال آینده در نیوزیلند خواهد بود تا با همکاری جکسن خالق سه‌گانه "ارباب حلقه‌ها" و با نظارت نیولاین سینما و مترو گلدوین مه‌یر پروژه عظیم "هابیت" را به سرانجام برساند. او دو فیلم "هابیت" را پشت سر هم می‌سازد و داستان حدود 60 سال بین "هابیت" و "یاران حلقه" اولین قسمت سه‌گانه "ارباب حلقه‌ها" را دربر می‌گیرد.

"دل تورو" این روزها مراحل پس از تولید "هلبوی 2" را انجام می‌دهد که قرار است ژوئیه امسال نمایش داده شود. "هزارتوی پن" فیلم قبلی او سال 2007 سه جایزه اسکار برد و در سه رشته دیگر هم نامزد بود. ضمن اینکه رکورد پرفروش‌ترین فیلم اسپانیایی زبان در بازار آمریکای شمالی را در اختیار دارد.

"کرونوس" (1993)، "میمیک" (1997)، "بلید 2" (2002) و "هلبوی" (2004) از دیگر ساخته‌های دل تورو است. او به گواه فیلم‌های قبلی خود در زمینه ساخت فیلم‌های فانتزی یک متخصص است. قرارداد رسمی دل تورو حدودا چهار ماه پس از پایان درگیری حقوقی میان نیولاین و جکسن به خاطر سود حاصل از فروش مجموعه "ارباب حلقه‌ها" به امضاء رسیده است.

به گزارش مهر، پیش از دل تورو از سام ریمی خالق سه‌گانه "اسپایدرمن" به عنوان کارگردان این دو پروژه نام برده می‌شد. این دو استودیو هنوز تاریخ آغاز فیلمبرداری را اعلام نکرده‌اند و فیلمنامه نیز نوشته نشده است. گو اینکه انتظار می‌رود تیم فیلمنامه‌نویسان "ارباب حلقه‌ها" شامل جکسن، والش و فیلیپا بوینز با همکاری "دل تورو" روی فیلمنامه کار کنند.

با توجه به قرارداد چهار ساله دل تورو پیش‌بینی می‌شود فیلمبرداری سال آینده آغاز شود و دو فیلم "هابیت" اواخر سال‌های 2011 و 2012 به نمایش درآیند. این بار نیز نیوزیلند محل وقوع داستان "میان زمین" خواهد بود. داستان رمان فانتزی "هابیت" در دنیایی روی می‌دهد که پر از جادوگرها، کوتوله‌ها، "الف"‌ها و آدم‌های کوچک به نام هابیت‌هاست.

بیلبو باگینز شخصیت اصلی داستان یکی از این هابیت‌هاست که حلقه قدرت را از گالم می‌گیرد. مجموعه فیلم‌های "ارباب حلقه‌ها" در فاصله سال‌های 2001 تا 2003 نمایش داده شد و فروش جهانی آن در مجموع سه میلیارد دلار بود.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...