سومین شماره ماهنامه فرهنگی و هنری «آرمان هنر» با مطالبی متنوع در حوزه‌های سینما و تئاتر، موسیقی، کتاب و میراث فرهنگی منتشر شد.

سومین شماره ماهنامه فرهنگی و هنری «آرمان هنر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، جلد سومین شماره این ماهنامه به گفت‌وگوی تفصیلی با «محمد گذرآبادی» مترجم پرکار و باسابقه کشور در حوزه های فیلمنامه‌نویسی، کارگردانی، تاریخ سینما، سینمای مستند، نقد فیلم، ادبیات و روانشناسی اختصاص پیدا کرده است و در این گپ و گفت، کیفیت ترجمه متون و مترجمان ایرانی به بوته نقد گذاشته شده‌اند.

«آرمان هنر» در پرونده نقد فیلم وسریال این ماه خود فیلم‌های «تومان» مرتضی فرشباف، «پوست» بهمن و بهرام ارک و سریال «خسوف» مازیار میری را مورد نقد و بررسی قرار داده است.

مطالعه تطبیقی رمان و فیلمنامه «بینوایان» نیز عنوان یادداشتی است که بخش اول آن دراین شماره از این ماهنامه فرهنگی و هنری منتشر شده است.

انتقاداتی به «مدل طبی » در سلامت روان، در آستانه آذرماه؛ خبری از برگزاری کنسرت‌ها در تهران نیست، نگاهی به قصه «یا انگار نمی شود به تو رسید» نوشته روزبه حسینی، آسیب‌شناسی عرصه نویسندگیِ طنز، گزارشی از خانه‌موزه نیما یوشیج، نکاتی درباره «اندی وارهول»، نگاهی به کتاب «شیوه فنی نمایشنامه‌خوانی» و معرفی سلسله انتشارات «چتر دانش» ازجمله یادداشت‌ها و گفتارهای اهالی فرهنگ و هنرند که در سومین شماره «آرمان هنر» منتشر شده‌اند.

علاقه‌مندان می‌توانند این نشریه را از کیوسک‌های فروش مطبوعات در خیابان انقلاب تهران از چهارراه قدس تا میدان انقلاب تهیه نمایند.

همچنین نسخه الکترونیکی رایگان این ماهنامه نیز در اپلیکیشن‌های «طاقچه» و «جار» در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

ماهنامه فرهنگی و هنری «آرمان هنر» به مدیرمسئولی «سیده‌الهام کاظمی» و سردبیری «صدرا صدوقی» در ۳۲ صفحه و با قیمت ۱۵هزار تومان منتشر می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...