فیلم «دوریان گری» با اقتباس از رمان مشهور «اسکار وایلد» به زودی نمایش جهانی خود را آغاز خواهد کرد.

به گزارش ایبنا، این فیلم را  «الیور پارکر» کارگردانی کرده و فیلمنامه آن را «توبی فاینالی» از روی رمان اصلی اقتباس کرده است.


«تصویر دوریان گری» درباره مرد فاسدی است که ظاهر و چهره‌ای زیبا دارد اما باطن زشت او به واسطه اتفاق‌های که در طی زمان روی می‌دهد سرانجام برای همه آشکار می‌شود، و آن گاه است که زیبایی و جوانی ابدی او از بین می‌رود و چهره کریه او نمایان می‌شود.

«اسکار وایلد» نویسنده رمان، نمایشنامه‌نویس و شاعر ایرلندی از مطرح‌ترین نویسنده‌های دوره ویکتوریا در انگلستان به شمار می‌آید. او در دوبلین زاده شد و پدرش مردی فرهنگ‌دوست و چشم‌پزشک بود. مادرش نیز مترجم آثار الکساندر دوما و لامارتین بود.
از جمله آثار او می‌توان به نمایشنامه‌هایی چون «همسر ایده‌آل»، «اهمیت ارنست بودن» و «زن بی‌اهمیت» را نام برد.

آثار این نویسنده فقید ایرلندی بارها مایه ساخت فیلم‌ها و نمایش‌های بسیار بوده و تاکنون بیش از 164 اثر سینمایی بر اساس رمان‌های این نویسنده ایرلندی به تصویر کشیده شده است. در این میان بیشترین سهم از آن همین رمان «دوریان گری» است.

الیور پارکر پیش از این فیلم‌هایی چون «خیابان ترینیانز»، «من واقعا از شغلم متنفرم» و «اهمیت ارنست بودن» اثر اسکار وایلد را در کارنامه هنری خود دارد.
در این فیلم که ماه سپتامبر (شهریور) 2009 اکران خواهد شد، «بن بارنز»، «کالین فرث»، «ربکا هال» و «بن چاپلین» بازی کرده‌اند.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...