درخشش مجیدی با تابش «خورشید» | ایران


مجید مجیدی فیلمساز نجیبی است؛ استاد زیبایی شناسی در دل سیاهی‌ها و تباهی ها. در گفتار سینمایی مودب و در کردار هنری موقر. با المان هایی که در فیلم‌هایش یکسان است و حتی در دل تاریکی‌ها هم از نمایش آن نمی‌گذرد؛ از رقص گندمزار در «به رنگ خدا» تا پرواز کفترها و کیف‌ها و بادکنک‌ها در «خورشید»؛ جدیدترین تابلوی نقاشی مجیدی که با وجود سیاه و سفیدی زندگی کودکان کار و بی رنگ و لعاب بودن نمایش فقر و بی کسی، اما از پاشیدن رنگ بر بوم پرده نقره ای نمی‌گذرد؛ گرچه لوکیشن های فیلم در مخروبه‌ها و کارگاه‌ها و مدرسه ساده و آب انبار تنگ و تاریک می گذرد و بوی نم و خاک و باران حس می شود اما آنچه «خورشید» را از تابش در کنار آثار درخشان مجیدی بازنداشته، همین لحن مودبانه او در تصویر کشیدن نجابت کودکانه ای است که در معرض انواع آسیب‌ها و آزارها قرار دارند، آلودگی‌ها بر آسودگی‌ها چنان چیره است که آنان را از سرقت لاستیک های گرانقیمت به یافتن گنج می کشاند، اما همین پسران با انبانی از استعداد، از فوتبال تا ریاضی، در دنیای سیاه و سخت خودشان، رفاقت های مردانه و عشق های معصومانه ای دارند که همچون دیگر آثار مجیدی، صفای کودکانه را غالب می کند.

خورشید مجید مجیدی

هرچند در «خورشید» مجیدی، آرزوهای زیبای کودکانه گروگان زیاده خواهی و طمع خلافکاران می شود، اما آنان به گنجی بزرگتر دست می یابند که نه در آب انبار مدرسه که در حیاط و کلاس و دفتر یافتند. فیلم «خورشید» از این جهت کاملا نمادین است؛ جدال شکل است و معنا؛ حکایت شکل مار و مار. داستان کشمکش قانون و حق. مدیر مدرسه ای که ۴ نوجوان را به خاطر پریدن از دیوار مدرسه توبیخ می کند، وقتی او را به همان مدرسه راه نمی‌دهند فرمان پریدن از دیوار می دهد. معاون مدرسه ای که قهرمان اصلی داستان را به خاطر کله زدن و دماغ شکستن به دفتر خوانده، مجبور می شود همین فن را برای یکی از مجریان قانون اعمال کند. بارها قانون و حق رودرروی هم قرار می گیرند، از تعقیب و گریز مامور مترو و دستفروشان تا مدیران و مالکان مدرسه.

در «خورشید» اما همان کودکان کار، همانان که دست به کار سیاه می زنند، همان قربانیان و پس زدگان اجتماع، در تقلای دائمی برای حفظ معصومیت کودکانه ای هستند که سرکشی از خواست پدر و تن دادن به خواست مادر در آن نمایان است. قهرمان اصلی داستان (علی زمانی) پس از مشقت های فراوان، گنج را می یابد اما آن را در آب غوطه ور می کند؛ بی درنگ و بی وسوسه. این گنج بزرگ ترین دلیل رنج او و سه دوست دیگرش است و باید نابود شود. کاخ آرزوهایی که قبلا با کتک و تهدید دیده بود چه خرابه هایی است، را با دست خودش غرق می کند ولی در انتهای داستان، با به صدا درآوردن زنگ خراب مدرسه خالی فریاد می زند؛ بردن شرط بندی با معاونی که پیش از بقیه مدرسه را ترک کرده و پایان کار ناتمام مانده اش.

«خورشید» جزو فیلم هایی است که می توانست آلودگی های بیشتری را بنا به بستر داستانی و اجتماعی خود به تصویر بکشد، اما مجیدی با زبانی بهداشتی از بازگویی آن سرباز می زند، به شمایی از تیرگی‌ها بسنده می کند تا «خورشید» از تابش نایستد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...
در طبقه متوسط، زندگی عاطفی افراد تحت تأثیر منطق بازار و بده‌بستان شکل می‌گیرد، و سرمایه‌گذاری عاطفی به یکی از ابزارهای هدایت فرد در مسیر موفقیت و خودسازی تبدیل می‌شود... تکنیک‌های روانشناسی، برخلاف ادعای آزادی‌بخشی، در بسیاری از موارد، افراد را در قالب‌های رفتاری، احساسی و شناختی خاصی جای می‌دهند که با منطق بازار، رقابت، و نظم سازمانی سرمایه‌دارانه سازگار است ...
صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...